وبلاگ آموزشی استاد شایسته

وبلاگ آموزشی استاد شایسته

انتخابی از مطالب و داستانهای آموزنده درباره مدیریت، اقتصاد، روانشناسی، موفقیت ، سلامت؛ و نظرات شخصی نویسنده
وبلاگ آموزشی استاد شایسته

وبلاگ آموزشی استاد شایسته

انتخابی از مطالب و داستانهای آموزنده درباره مدیریت، اقتصاد، روانشناسی، موفقیت ، سلامت؛ و نظرات شخصی نویسنده

اخلاق حسنه پیامبری

آورده اند ﺯﻧﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺳﺎﺭﻩ ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ﭘﺲ ﺍﺯﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﺍﺯ ﻣﮑﻪ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻧﺰﺩ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﮐﺮﻡ (ص) ﺭﻓﺖ! 

ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ (ص) ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ:

- ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺍﯼ؟

- ﻧﻪ

- ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﻬﺎﺟﺮ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻗﺒﻮﻝ ﺩﯾﻦ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﯼ؟

- ﻧﻪ 

- ﭘﺲ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻪ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﯼ؟

 -ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﭘﻨﺎﻩ ﻭ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻥ ﺑﻮﺩﯾﺪ؛ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﻣﻦ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺳﺨﺘﯽ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ؛ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻡ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﺟﺎﻣﻪ ﻭﻣﺮﮐﺐ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﯿﺪ!

- ﺗﻮ ﮐﻪ ﺁﻭﺍﺯﻩ ﺧﻮﺍﻥ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﻣﮑﻪ ﺑﻮﺩﯼ ﭼﻄﻮﺭ ﻣﺤﺘﺎﺝ ﺷﺪﯼ؟!

- ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﮐﺴﯽ ﻣﺮﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻭﺍﺯﻩ ﺧﻮﺍﻧﯽ ﻧﻤﯽ ﺑﺮﺩ!

ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ (ص) ﺑﻪ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺯﻥ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﻨﺪ!

ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻤﮏ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺟﺎﻣﻪ ﻭ ﻣﺮﮐﺐ ﻭ ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺩﻧﺪ!

ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﻏﺮﯾﺐ ﺍﺳﺖ! 


- ﯾﮑﯽ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺯﻥ ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﮑﻪ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﻫﻢ ﺍﺯ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ (ص) ﮐﻤﮏ ﻣﯽ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ (ص) - البته، پس از خداوند (عزوجل) - ﭘﻨﺎﻩ ﺍﻭ ﺑﻮﺩﻩ! 

- ﺩﻭﻡ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻧﻔﺮﻣﻮﺩ ﻗﻮﻝ ﺑﺪﻩ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﻧﮑﻨﯽ ﺗﺎ ﮐﻤﮑﺖ ﮐﻨﻢ؛ ﺑﻠﮑﻪ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﮐﻤﮑﺶ ﮐﻨﻨﺪ! 

- ﺳﻮﻡ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﻣﺸﺮﮎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻫﻢ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﻮﺩ! 

ﺁﻣﺪ ﮐﻤﮏ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺭﻓﺖ!

ﺧﺪﺍﯾﺎ (جل جلاله)! ﻣﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﻣﺎﻥ ﺷﺒﯿﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﺕ (ص) ﺍﺳﺖ؟!


تجربه‌ای از جوانمردی و غیرت انقلابی!


هنگامی‌که آمریکا مطمئن‌شد نمی‌تواند انقلابیون ویتنام را شکست دهد تصمیم به مذاکره با آنان گرفت و از آنها خواست تا هیئتی را به نمایندگی از خود به پاریس بفرستند تا در مورد آتش‌بس و توقف جنگ به مذاکره بپردازند.

انقلابیون هیئتی متشکل از چهار عنصر انقلابی، دو زن و دو مرد را اعزام کردند و CIA به‌قصد تطمیع آنان، برای اقامت این هیئت در معتبرترین هتل‌های پاریس جا رزرو کرد و تمام امکانات راحتی، آسایش و لذت‌جویی را برای آنها فراهم کرد. هنگامی که هیئت ویتنامی به پاریس رسید و هواپیما در فرودگاه فرود آمد، ماشینهای تشریفات در انتظار آنها بودند تا هیئت را به محل اقامت خود منتقل کنند. اما هیئت از سوار شدن بر اتومبیلها امتناع کردند و درخواست کردند که از فرودگاه به روش خود خارج شوند و اطمینان دادند که در ساعت مقرر به محل جلسه خواهند آمد. هیئت آمریکایی از این موضوع متعجب شده و از رئیس هیئت می‌پرسند که برای اقامت و استراحت به کجا می‌روید؟ او پاسخ می‌دهد که ما در مدت اقامت، در منزل یک دانشجوی ویتنامی در حومه پاریس می‌مانیم، ما در جنگ در کوه‌ها و روی سنگ‌ها خوابیده‌ایم و علف‌های هرز خوره‌ایم و پرتحمّل شده‌ایم، اگر به تشریفات وتجملات و خوشگذرانی روی‌ آوریم می‌ترسیم که وجدان ما هم با آن تغییر کند، بنابراین ما را تنها بگذارید...


 خلاصه هیئت رفت و در خانه دانشجوی ویتنامی اقامت گزید...

نتیجه مذاکرات‌آنها باآمریکای جنایتکار و تروریست، تخلیه ویتنام از نظامیان آمریکا و پایان اشغالگری این کشور در تمام خاک ویتنام شد.


نکته جالب اینکه هنگامی که دو هیئت در فرودگاه با یکدیگر دیدار کردند، آمریکایی‌ها برای دست دادن با هیئت ویتنامی به‌سوی آنها رفتند و دستشان را دراز کردند اما هیئت انقلابی ویتنام نپذیرفتند واز دست‌دادن باآمریکایی‌ها‌ اجتناب کردند و رئیس آنها گفت: ما هنوز با هم دشمن هستیم‌ و مردممان به‌ما اجازه نداده‌اند که با قاتلین آنها دست بدهیم ...


درود بر جوانمردان غیرتمند و انقلابی ویتنام.


نکته:

آن‌مسئولی که‌وجدان خودرا میفروشد در واقع کشور خود را می‌فروشد.

یک شخص می‌تواند با دریچه هایی زندگی کند که پزشکان در قلب او قرار می‌دهند...، او می‌تواند بانیمی از ریه‌ی خود زندگی کند...اما او نمی تواند با نیمی از وجدان‌خود زندگی کند...!


7 درس ثروت سازی و موفقیت مالی از سرگذشت 7 نفر موفقترین افراد جهان!!!

کار شما این است که استاد تغییر باشید، نه قربانی تقدیر

لطفا فایل پی دی اف مقاله موفقیت مالی را دانلود و مطالعه کنی.

شما با خواندن این کتاب کوچک موفقیت مالی و بعد تحلیل موضوعات آن، باور سازی درس‌ها و در نهایت بکارگیری آنها در زندگی خود به ‌راحتی قادر خواهید بود با تغییر مسیر فکری در ذهنتان، نگرش، بینش و رفتار خود نسبت به مسائل مالی را تغییر دهید.

در این کتاب کوتاه 7 داستان موفقیت پند آموز از زندگی پرافتخار 7 نفر از موفق‌ترین و ثروتمندترین افراد دنیا را بصورت خلاصه با هم مرور می کنیم.

این هفت درس ساده موفقیت های فردی میتواند به 7 قانون طلایی برای موفقیت مالی و معنوی در زندگی شما تبدیل شوند.

دوست من بدان و آگاه باش:

ما لازم نیست همه چیز را تجربه کنیم، با خواندن سرگذشت زندگی دیگران، مثل آن است که همان قدر زندگی کرده و تجربه کرده‌ایم، البته بدون آنکه صدمات آنها را خورده باشیم.

امروزه ثابت شده، اگر کارهایی مشابه دیگران انجام دهیم و شرایطی مشابه آنها ایجاد کنیم، به احتمال بسیار زیاد نتایج مشابهی هم خواهیم گرفت. تقلید و الگو برداری بسیار برتر از نوآوری است. متاسفم ولی یکی از درسها هم همین است.

ثروت‌ساز موفق اول : “استیو جابز” موسس اپل و نکست!

استیو-جابز،محمود-جولایی،موفقیت،موفقیت-مالی

درس اول موفقیت مالی : “هیچ چیز به اندازه شکست موجب موفقیت نمی شود “

من (جولایی) در کتاب رازها و نیاز های موفقیت ایرانی در سرفصل شکست نوشتم:

شکست، شکست تا پیروزی!

دوستان هیچ موفقیت بزرگی در جهان حاصل نشده، مگر بعد از شکست‌های بزرگ. هیچ زن یا مردی بزرگ نشده مگر بعد از گذراندن شکست‌های بسیار بزرگ. البته بیشترین مردم کره زمین هم درست بعد از یک شکست بزرگ؛ خورد شدند، ناامید شدند، کار را رها کردند و حتی خودکشی کردند.

آیا می دانید که از هر 10 تاجر میلیاردر در دنیا هشت نفر ورشکست گان گذشته هستند.

استاد ایده‌پردازی و نوآوری در جهان، کسی که توانست اپل را به موقعیت رویایی امروزی‌اش برساند، زندگی‌نامه‌ پر از شکست‌ها و ناکامی‌های بزرگ داشت:

  • استیو جابز در دهه 1980 میلادی ایده ای از تصویر سه بعدی در سر داشت که همه صنایع دفاع، نفت و پزشکی را دگرگون کند. اما او در ایده پردازی خود اشتباه کرد و برای این اشتباه میلیون ها دلار از سرمایه شخصی خود را از دست داد.
  • او اپل را در سال 1976 تأسیس کرد و در شرکت شروع خوبی داشت اما پس از یک لانچ محصول ناموفق در سال 1985، جابز از شرکت اپل اخراج شد.
  • در سال 1991 میلادی، کمپانی 125 هزار دلاری پیکسار را تعطیل کرد. اما همین گروه بعدها کارتون داستان اسباب بازی ها را تولید کردند.
  • شش ماه بعد از ورودش به کالج اخراج شد و 18 ماه در خوابگاه دوستش روی زمین می خوابید، مدتی بی خانمان بود، قوطی نوشابه جمع می کرد و با غذا معاوضه می کرد و هفته ای یک بار غذای مجانی از معبد «هیل کریشنا» دریافت می کرد.

بیش از 70 درصد از سرمایه 8.3 میلیارد دلاری او حاصل از سهام او در استودیو پیکسار بود، صنعتی که هرگز قصد ورود به آن را نداشت و بزرگترین شکست شغلی‌اش نیز همانجا بود.

جابز چون خود را متعهد به موفقیت می‌دانست، او توانست بر موانع و مشکلات شخصی و شکست‌های خود فائق آید و میراثی ارزشمند و فراموش ‌نشدنی را از خود به جای گذارد. او به جهانین ثابت کرد، موفقیت دقیقا بعد از یک شکست بزرگ قرار گرفته است.

زمانی که تجربه یک اشتباه یا شکست را دارید وقتی دوباره سعی می کنید کافیست به علت شکست فکر کنید و ببینید چگونه می توانید عمل کنید که بهتر نتیجه بگیرید. و اگر متوجه نشدید شاید باید یکبار دیگر شکست بخورید تا متوجه اشتباه خود شوید! در این حالت می توانید روش خود را بهینه سازی کنید. (استیو جابز)

ثروت‌ساز موفق دوم : “گای لالیبرت” موسس شرکت سرگرمی Cirque du Soleil

استیو-جابز،محمود-جولایی،موفقیت،موفقیت-مالی

درس دوم موفقیت مالی : “هر کاری دوست داری انجام بده، اما همیشه دنبال پول هم باش!”

“لالیبرت” تا قبل از تاسیس شرکت بزرگ سرگرمی خود، یک “دلقک سیرک” بود و تا دبیرستان بیشتر درس نخوانده بود.

با دریافت کمک‌های مالی دولت، ضامن‌های متعدد و البته سخت کوشی خود لالیبرت، سیرکی که او راه اندازی کرده بود برای سال‌های بیشتری روی پا ایستاد و توانست پیشرفت‌های مثبتی داشته باشد. ایده فوق‌العاده او باعث شد تا این سیرک از وضعیت ورشکستگی به شرکتی جهانی و پر سود تبدیل شود؛ تا جایی که امروز این مرد حدود 1.8 میلیارد دلار دارایی دارد و از یک دلقک ساده به یکی از ثروتمندان و افراد موفق دنیا تبدیل شده است.

بیشتر افراد تمام عمر به دنبال چیز خاصی هستند، جز پول. هنر، معنویات، شغل مورد علاقه، تحصیلات عالی، ورزش، خوش گذارانی و … خیلی خوبه ولی شاید روزی برسه که متوجه بشین بهترین سالهای عمرتون گذشت و همچنان تا پایان عمر باید کار کنید. باید در کنار هر لذت و زندگی خوبی درآمد خوبی نیز داشت. پس از امروز به گذشته خودت برگرد و ببین تا کی باید کار کنی، اگر در میانسالی هنوز مکفی نیستی، فرصت را از دست نده و به فکر پول‌دار شدن باش. امروز برای کسب ثروت دیر نیست، اما فردا ممکن است دیر باشد. اینقدر هم از هزینه‌هایت کم نکن! بجای این کار درآمدت را افزایش بده! نپرس، آخه چجوری؟

اگر واقعا به دنبال این پرسش ذهنی هستی، فایل خود هیپنوتیزم “جذب و کسب ثروت فراوان” می تواند کمکت کند و ذهنت را به یک ماشین پولساز تبدیل کند. لطفا برگرد و توضیحات این محصول را بخوان، اگر باز پرسش داشتی کامنت بذار، حتما پاسخ میدهم!!!

ثروت‌ساز موفق سوم : “سوز اورمان”، مشاور مالی!

استیو-جابز،محمود-جولایی،موفقیت،موفقیت-مالی

درس سوم موفقیت مالی : ” بجای کاهش هزینه‌ها، بجای پس‌انداز، درآمدت را افزایش بده”

زندگی این خانم یک درس بیشتر نداشت: در زندگی از خورد و خوراکت نزن! برای خودت زن و بچه‌ات خساست بخرج نده! اینقدر ترس مالی نداشته باش! اینقدر نگران آینده نباش! خودت را شرمنده زن و فرزند نکن! دست جلوی هیچ احدی دراز نکن! از خرج کردن یا شدن وحشت بخودت راه نده!

اگر حتی یکی از موارد بالا دقدقه ذهنی توست، آماده باش موارد دیگر هم مثل خوره بزودی بجونت می‌افتن!!!

جالب است همه این موارد تنها یک راه حل ساده دارد. هزینه را تنها کمی کنترل کن ولی برو به سمت یافتن راهی برای ایجاد درآمد صد برابر بیشتر!!!

آری دوستان چرا که نه؟؟؟

تازه کم گفتم، چون می دانم ذهنت مقاومت نشان خواهد داد، برو به سمت درآمد هزار و یک میلیون برابر بیشتر!!!

اگر این فکر به ذهنت خطور کرد که چطور؟

ادامه بده ولی اگر این باور را داری که من نمی توانم، پیشنهاد می کنم ادامه مطلب را نخوانی و از توضیحات “فایل خود هیپنوتیزم افزایش سریع اعتماد بنفس” بازدید کنی.

تو باید این باور محدود کننده را در خود بشکنی و بدانی که اگر کسی مثل همان دوست خیلی پایین تر تو توانسته تو بسیار بهتر خواهی توانست.

خانم “اورمان” به مردم پیشنهاد می دهد تا به جای محروم کردن خود، با رفتارهای اقتصادی درآمد خود را افزایش دهند. هنگامی که سوز حدود 35 ساله بود، او رفاه و زندگی راحت را دوست داشت. خیلی خوب زندگی می کرد اما همیشه مقروض بود. تا اینکه روزی متوجه شد در بدهی زیاد غرق شده است. اما او در همین شرایط تصمیم عجیبی گرفت، او نمی توانست دست از زندگی لوکس خود بردارد، بنابراین در صدد یافتن راه حل شد. مدتها از تنها راه حل موجود گریزان بود تا اینکه تسلیم شد.

او با خود عهد بست تا نه تنها از خوشگذرانی‌هایش کم نکند، بلکه بیشتر هم خرج کند و در عوض درآمدش را سریع افزایش دهد.

او هر کاری دوست داشت انجام می داد و همیشه به دنبال شکار فرصت‌های کسب ثروت بود و امروز به جایی رسیده است که برای سفر به دور دنیا با جت شخصی خود سالانه حدود 300 هزار دلار هزینه می کند.

بنابراین، بهتر است زمان خود را برای یافتن موقعیت‌های مالی جدید و طلایی صرف کنید نه روی قران روی قران گذاشتن اندک درآمد کارمندی. پس‌انداز یعنی برای فردا، می دانید بسیاری می‌میرند و این فردا به ورّاث می رسد. من با پس انداز مخالف نیستم اما پس‌انداز هدفمند، امروز تعریف دیگری یافته و آن سرمایه‌گذاری است. پول باید همیشه در گردش باشد.

لطفا برای آموختن جریان علمی “گردش پول و هوش مالی” به فصل “ثروت” کتاب بنده ( رازها و نیازهای موفقیت ایرانی ) مراجعه کنید.

ثروت‌ساز موفق چهارم : ” بیل گیتس، موسس مایکروسافت!

استیو-جابز،محمود-جولایی،موفقیت،موفقیت-مالی

درس چهارم موفقیت مالی : تقلید کردن گاهی بسیار سریع تر و بهتر از نوآوری جواب می دهد.

عزیزان، اگر آدم بسیار خلاقی نیستید!

اگر احساس می کنید از ذهن شما در نوآوری مالی ضعیف عمل کرده، نگران نباشد.

شما همچنان می توانید به آدم موفقی بدل شوید. از مهندسی معکوس استفاده کنید. از دیگران بیاموزید. به زندگی بزرگان توجه کنید. چرا می گویند ثابت شده، تجربه با ارزشتر از علم است.

چرا می‌گویند ثابت شده (EQ.) بهتر از (IQ.) است. چون روزی افراد با ضریب هوش و نوآوری پایین تر مثل آقای بیل گیتس بخود آمدند و دیدن از قافله بسیار عقبند. تنها راه حلی که یافتند تقلید از افراد نواور و خلاق و کار آفرین است.

دوست من امروز همه فوت و فن موفقیت شناخته شده. عزیزان من، ما امروز جزئیات کارکرد ذهن انسان را بهتر از هر دوره‌ای می شناسیم. ما هنوز در مورد مغز ابهاماتی داریم، ما هنوز حتی خواب را نمی شناسیم!

  • اما کارکرد ذهن و ضمیر را مهندسی معکوس کردیم و خوب می دانیم چه کارهایی چه نتایجی می دهد!
  • بیل گیتس، یکی از موفق ترین شرکت های دنیا با اعتبار 67 میلیارد دلاری را تحت لیسانس سیستم عامل IBM ساخت. حقیقت این است که این نرم افزار با تقلید از کدهای فرد دیگری یعنی استیو جابز ساخته شده است.
  • حقیقت این است که او فرد عادی بود و حتی از دانشگاه اخراج شد.
  • واقعیت این است او فرد نواوری مخصوصا در حوزه مالی تا آن لحظه نبود.
  • مایکروسافتِ آقای بیل گیتس فاکتور نوآوری را در کارنامه خود بسیار کم داشت.
  • به همین دلیل، نرم افزار شرکت دیگری را با قیمت 25 هزار دلار خرید. وقتی که آقای بیل گیتس نرم افزار دست دوم را به دست آی.بی.ام رساند، این نرم افزار باگ‌های زیادی داشت و مهندسان IBM آن را به عبارتی دوباره از نو بازنویسی کردند.

اصلا محصول نهایی با ایده اولیه تفاوت اساسی داشت.

اما ایده کپی و تغییر او طلایی بود و ارزشمند. پشتکار او تحسین برانگیز بود.

اما پس از سی و سه سال، دیگر کسی به این مساله اهمیتی نمی داد. مطالب بالا چیزی از ارزشهای کار بزرگ این مرد که “انسان اثر گذار قرن” لقب گرفت، کم نمی کند.

جالب است بدانید دقیقا 33 سال بعد از اخراج او از دانشگاه، هاروارد با افتخار و عزت بالا از او دعوت کرد تا به دانشگا بیاید و به او مدرک دکترا دادند. (لطفا به کلیپ این مراسم و سخنرانی جالب او در کانال تلگرام و اینستای ما مراجعه کنید.)

اگر مثال دیگری می خواهید، باید مجددا تعجب کنید، آقای ادیسون هرگز لامپ را اختراع نکرد. اگر به ویکی‌پدیا مراجعه کنید، می بینید که چند بار این آقا برای ثبت اختراع خود مراجعه می کند و در نهایت هم رد می شود. او کپی کرد.

او تقلید کرد. او ایده کس دیگری را با انتخاب تنگستن تکمیل کرد. اما مهم نیست مهم این است که کار را که کرد، آنکه تمام کرد.

ابتکار به اندازه استفاده به موقع و هوشمندانه از ایده های دیگران اهمیت ندارد.

ثروت‌ساز موفق پنجم : “وارن بوفتگ”، سرمایه گذار و میلیاردر خودساخته!

استیو-جابز،محمود-جولایی،موفقیت،موفقیت-مالی

درس پنجم موفقیت مالی : “کاردانی خوب است، اما شناخت فرد مناسب خیلی با ارزش‌تر است.”

من در دوره‌ای در زندگی شرکت چاپ و بسته بندی داشتم. مدت ها طراحان و متخصصین متفاوتی را بکار گرفتم.

تقریبا همیشه یکی از ملاک‌های اصلی انتخاب افراد، حقوق پیشنهادی آنها بود. تا اینکه روزی تصمیم گرفتم گرانترین طراح موجود را بکار بگیرم، چون متوجه شدم در طول سال خسارت زیادی از بابت اشتباهات فردی می دیدم.

متوجه شدم، فرد جدید با 3 برابر حقوق قبلی‌ها، رابطه بسیار بهتری با مشتری برقرار کرده، کار با خلاقیت و نوآوری ارایه می دهد، خودش جذب مشتری جدید می کند، همیشه در حال پیشنهاد دادن است.

ایده بازاریابی می دهد. کار کمتری خراب می شود و جالب است یک سال بعد تقاضای افزایش حقوق کرد و من براحتی با افزایش حقوق او موافقیت کردم.

بعدها حتی از من بابت کارهایی که خودش بازاریابی و وارد سیستم می کرد پورسانت جداگانه ای هم خواست و من باز موافق بودم. بسیاری همکاران و حتی شریکم با این کار مخالف بودند، اما من در حسابرسی‌ها و بررسی‌هایم می دیدم دو اتفاق بزرگ و خوب افتاده:

1- درآمدم علی‌رغم افزایش هزینه‌های پرسنلی، افزایش چشمگیری نشان می دهد.

2- کار من و مسئولیت‌های شغلی و درگیریهای ذهنی من خیلی کمتر شده. (این یعنی آرامش و فرصت افزایش درآمد بیشتر.)

عزیزان در بحث موفقیت مالی این ثابت شده، از هر هزینه‌ای می زنید، بزنید؛ اما اول در انتخاب نفرات وسواس زیادی داشته باشید و از هزینه حقوق کارمندان ممتاز نزنید.

شراکت هم همینطور است. برای شروع شراکت مالی و در جریان شراکت باید هزینه کرد. باید از وقت و سود خود هزینه کرد. اگر کم بگذاری مطمئن باش که مشکلات بزودی سر باز می کنند. موفقیت در شراکت مالی به نظر بنده یک فرمول بیشتر ندارد، شریک تو نباید فکر کند، او بیشتر هزینه می کند و کمتر سود می برد.

تمام اختلافات ما در شراکت، از آنجا نشات می‌گیرد که شریک ما به این تصور می‌رسد که، من باید بیشتر سود کنم چراکه من ….

وارن بوفت وقتی خیلی جوان بود ایده سرمایه گذاری خود را آغاز کرد اما او متوجه شد که واقعا کارایی لازم را ندارد، زیرا ما امروزه خوب می دانیم “کار تنهایی” ارزش چندانی برای ایجاد یک حرکت بسیار بزرگ در بازار را ندارد. امپراطوری بوفت تا زمانی که نتوانست بر خجالت خود غلبه کند و شرکای سرمایه گذاری خود را تغییر دهد مولتی میلیاردر نشد. هیچ کس نمی تواند به تنهایی ثروتمند شود.

شما نیز قطعا برای موفقیت های بزرگ نیاز به شریک و افراد کاردان دارید، این یک قانون است.

ثروت‌ساز موفق 6: ” لری پیج و سرگئی برین و اریک اشمیت”، تهیه کننده و کارگردان هالیوود!

استیو-جابز،محمود-جولایی،موفقیت،موفقیت-مالی

درس 6 موفقیت مالی : “ایده‌ها و اهدافت را خیلی بزرگ انتخاب کن، بیرون از ذهن تو محدودیت نداریم .”

دوستان، روزی دو دانشجوی نا موفق دانشگاه استانفورد، لری پیج و سرگئی برین تصمیم می گیرند که شرکت گوگل را تاسیس کنند.

آنها ایده بسیار بزرگ و جاه‌طلبانه‌ای را برای گوگل در نظر گرفتند. هدف گوگل از آغاز «سازماندهی کردن اطلاعات دنیا و دسترس‌پذیر کردن آن‌ها برای عموم» بود. اگر آن موقع به شما می گفتند چند دانشجو یک همچون شرکتی با این هدف را تاسیس کردند، چه فکری می کردید. اما امروز دیدیم که این شرکت بسیار بیشتر و بزرگتر از هدف اولیه عمل کرده است.

ابعاد و عظمت ایده اولیه ببینید چقدر بزرگ بوده که نام شرکت را “Google” انتخاب کرده‌اند:

گوگل بر گرفته شده از واژهٔ گوگول که به معنی «یک عدد یک و صد صفر جلوی آن» است که نوعی شعار و در واقع مقصود موضوع است. ویکی‌پدیا هدف لری و سرگئی از انتخاب این واژه این بود تا نشان دهند قرار است مأموریتی را به اجرا رسانند که هدف آن سازماندهی انبوه عظیمی از اطلاعات وب است.

دوست من، برای خودت بخواه و کم نخواه. تو والاترین و با ارزش‌ترین و گران قیمت‌ترین آفریده این جهانی. همه چیز این عالم برای تو و بخاطر تو آفریده شده. آیا می توان برای نیازهای یک همچون موجودی محدودیت قایل شد. طبعا درخواست‌های این موجود با ارزش نیز باید در شان او باشد و کاینات در رکاب او نشسته و منتظر انجام سفارشات اوست. اما یک مشکل وجود دارد، این موجود دوست داشتنی، از مقام و جایگاه خود خبر ندارد. او کم می خواهد و گاه هیچ نمی‌خواند، تنها و تنها به این دلیل که تصور می‌کند، دیگران بهترند و والاترند و لایقتر، من حقیرم و کوچک و کم دان. او قناعت به کم می کند چون تصور می کند، باید شانس و شرایطی باشد تا بشود، او روز بروز کم و کمتر می خواهد، و کم و کمتر بدست می‌آورد.

نتیجه زیاده خواهی و بزرگ خواهی یک اراده را ببینید:

گوگل به طور تخمینی دارای بیش از یک میلیون سرور در سراسر جهان است و روزانه برروی بیش از یک میلیارد درخواست جستجو، و حدود 24 پتابایت داده تولید شده توسط کاربران پردازش انجام می‌دهد.

گوگل به عنوان یک عامل ترغیب، سیاستی با نام «استراحت ابتکاری» (Innovation Time Off) در شرکتش به وجود آورد، که در آن مهندسان 20٪ از زمان کار خود را به پروژه‌هایی اختصاص می‌دهند که به آن‌ها علاقه دارند. تعدادی از خدمات جدیدتر گوگل از جمله جی‌میل، گوگل نیوز، اورکات و ادسنس در اصل از همین ایده به وجود آمده‌اند.

اولین بودجه گوگل در اوت 1998 توسط اندی بکتولشیم، مؤسس سان مایکروسیستمز که به مقدار 100 هزار دلار بود به گوگل داده شد، و این در حالی بود که این شرکت هنوز ثبت نشده بود. در سال 1999 در حالی که برین و پیج که هنوز در حال تحصیل بودند، به این نتیجه رسیدند که موتور جستجویی که آن‌ها به وجود آوردند وقت بسیار زیادی از امور دانشگاهی آن‌ها را اشغال کرده‌است. آن‌ها سراغ جورج بل رفتند و به قصد ترغیب، پیشنهاد فروش آن به مبلغ یک میلیون دلار را به او دادند. او این پیشنهاد را رد کرد و در مذاکراتش، 750 هزار دلار را به آن دو پیشنهاد داد. در 7 ژوئن 1999، سرمایه‌ای حدود 25 میلیون دلار اعلام شد. گوگل تاکنون بیش از صد کمپانی بزرگ را خریداری کرده که اکثر آن‌ها در ایالات متحده و در منطقه خلیج سانفرانسیسکو واقع شده‌اند. گوگل سازنده پرکاربرترین سیستم‌عامل موبایل جهان، اندروید و سیستم‌عامل گوگل کروم نیز هست. گوگل همچنین توسط برندز به عنوان دومین برند باارزش دنیا شناخته شده‌است. رتبه الکسای گوگل، همیشه یک میباشد.

اگر ایده و هدف تو آنقدر بزرگ و با ارزش نباشد که در تو اشتیاق سوزان ایجاد کند و تو را صبح زود از خواب بیدار کند و راهی از سر گیری کارت کند، بدان که خیلی کم خواسته‌ای و نباید انتظار شگفتی در زندگیت باشی.

ثروت‌ساز موفق هفتم : “ریچارد برنسون”، رئیس و موسس گروه شرکت‌های ورجین!

استیو-جابز،محمود-جولایی،موفقیت،موفقیت-مالی

درس هفتم مالی : ” با ایجاد شغل، ثروت خود را افزایش دهید.”

این ایده از دیر باز برترین ایده خلق ثروت و موفقیت مالی مضاعف بوده است:

شما کار و شغل ایجاد کن، بخش عمده درآمد حاصل مال شما خواهد شد

لازم نیست شما تمام تواناییها و استعدادها را داشته باشید تا بعد موفق شوید یا ثرتمند شوید. شما براحتی می توانید با ایجاد اشتغال برای افراد توانا و با استعداد با استعدادترین و تواناترین فرد موجود در جهان شوید. حاصل جمع جبری توانایی افراد زیر دست شما بعلاوه توانایی‌های شما می شود، چند صد برابر تواناییهای تک تک شما و تیم‌تان.

امروزه کارآفرینی به یک علم و رشته تحصیلی تبدیل شده است. عده‌ای افرادی هستند که از صبح تا شب توانایی تولید شغل دارند. از هر کار و شرایطی پول و درآمد ایجاد می کنند.

از زباله ثروت می سازند. از آب دریا پول در می‌آورند و از دل هر فرصت نامساعدی، فرصت طلایی بیرون می کشند. آنها کارشان تولید ایده و شغل است، بعد این ایده را می فروشند و یا راه‌اندازی می کنند و بعد سرمایه‌گذار جذب می کنند.

سر ریچارد برنسون از اختلال شدید (یادگیری)در خواندن و نوشتن (دیسلکسى‌) رنج می برد اما او از این نقص خود به عنوان بزرگ ترین توانایی خود بهره گرفت. بسیاری اگر در شرایط او بودند خود را فردی ناتوان و معلول فرض می کردند. برنسون “موسسه ویرجین” را به عنوان صندوق سرمایه گذاری راه اندازی کرد که روی شرکت های کوچک و ایده های ناب سرمایه گذاری می کند.

او هرگز کمپانی های دیگری از مجموعه شرکتهای ویرجین راه اندازی نکرد زیرا توان مدیریت آنها را نداشت. او می گوید: من اگر می توانستم ترازنامه ها را بخوانم هرگز به جایگاه کنونی خود نمی رسیدم. دارایی خالص اوطبق مجلهٔ فوربز، برابر با 4٫6 میلیارد دلار در سال 2013 بوده است.

صحبت پایانی :

در پایان این سفر کوتاه از تو دوست عزیزم تشکر می کنم که تا اینجا با من همراه بودی

برات آرزوی سلامتی، شادی، خوشبختی، سعادت و ثروت دارم .

لطفا این کتاب را با همه دوستانتان و عزیزانتان نیز به اشتراک بگذارید. ما همه در قبال افزایش دانش عمومی مسئولیم.

لطفا نظرات، پیشنهادات، سوالات و تردیدهایت را در همین صفحه در قسمت نظرات براین بنویس. حتما می‌خوانم و پاسخ میدهم.

محمود جولایی – محقق، نویسنده کتاب رازها و نیازهای موفقیت فردی

دوست خوب من شما عالی هستید. از اینکه در این سفر همراه من هستید تا زندگیتان را عالی، رویایی و جادویی کنید متشکرم.

با انگیزه و قدرتمند بمانید.

کوچینگ

کوچینگ، وابسته به واکنش فرد، قابل انعطاف و کارآمد است، نه اینکه تجویزی و دستوری باشد. در این روش از قضاوت خودداری شده و به افراد کمک می شود تا در زمینه های گوناگونی رشد و پیشرفت داشته باشند، و همین شیوه است که منجر به پیدایش تخصص های مختلف کوچینگ (نیچ) می گردد و این تخصص ها به نوبه خود رشته های کوچینگ جدیدی پدید می آورند، شامل: کوچینگ فردی و زندگی، کوچینگ در جهت تغییر زندگی، تربیت فرزند؛ اغنای استعدادهای فردی و خودیابی؛ کوچینگ حرفه ای برای پیشرفت و انتخاب های شغلی؛ کوچینگ راهبری و مدیریت؛ کوچینگ در جهت موفقیت های شغلی و کسب و کار؛ کوچینگ اجرایی برای عملکردهای جمعی و پیشرفت های مدیریتی

کمی خودمانی تر در مورد کوچینگ

یکی از چیزهایی که این روزها در فضای کسب و کار اسمش زیاد شنیده میشه و خیلی دوست داشتنیه، واژه «کوچینگ» است. اما کوچینگ چیست ؟

کوچینگ رو به فارسی هنوز خیلی خوب ترجمه نکردن. قبلاً «مربی» بود. بعداً گفتن نه، این با اون فرق می کنه! یکی «ره یاری» ترجمش کرده، بعضی ها میگن اصلاً این واژه مقدس تر از اونیه که بخواد ترجمه بشه و خلاصه هنوز بین علماء سر معنی ِ فارسی کوچینگ اختلاف نظر هست!

کوچینگ کجا جواب میده ؟

ببینید… ما یه مشاور داریم که یه جورایی باید همه چیز رو در مورد موضوعی که بهش مربوطه، بدونه و به ما بگه. درسته ؟

مثلاً میگیم می خواهیم فلان کار رو انجام بدیم، نظر و راهکارهایی که می دونه رو به ما ارائه می ده.
خیلی وقتها هم کارفرما یا همون مدیران محترم، با نظرات مشاور ارتباط خوبی برقرار نمی کنند و به همین دلیل اصلاً نظراتش را اجرا نمی کنند!

حالا یه جورایی شبیه مشاور، نه دقیقاً همون ها، یه جور دیگش، یه چیز دیگه هست به اسم کوچ ( Coach ).

این آقا یا خانم کوچ، برعکس ِ مشاور، دانای کل نیست و قرار نیست هر سوالی پرسیدیم، فوراً راهکارش رو بهمون بده.

این مربی جان، میاد باهامون سر و کله میزنه.
سوال می پرسه، نتیجه گیری میکنه.
بازخورد میده. دوباره می پرسه. بررسی میکنه.
و انقدر پا به پای مخاطبش میاد تا خود مخاطب ( که بهش میگن مُراجِع ) به نتیجه برسه که چی درسته و چه کاری بکنه بهتره.

حالا این جواب، با اون راهکار ِ مشاور، زمین تا آسمون فرق داره.
این جوابه اِنقَدِه خوبه !! خود آدم وقتی به یه جوابی میرسه، مگه میشه اجراش نکنه ؟!

روش ها و راهکارهایی که کوچ ها استفاده می کنن، تقریباً توی هر سیستم و سامانی داره وارد میشه و جواب میده.

مثلاً میخوای بچه ات رو تربیت کنی، می بینی اوه، چه جالب. بهترین روش تربیتی که کل دنیا دارن به سمت اون پیش میرن، یه جورایی شبیه کوچینگه.

میخوای مذاکره کنی. میری جدیدترین متدها رو بررسی میکنی و میبینی که باز هم رد پای کوچینگ توش قابل مشاهده است.

خلاصه اینکه کوچینگ، یه چیز دوست داشتنی و باحاله که برای هر کسی لازمه و مهمتر اینکه جواب میده.

چه فایده ای داره ؟

وقتی از همراهی یک کوچ حرفه ای استفاده می کنید، با شناختی که از خودتان، توانایی ها و امکانات تان دارید، به بهترین نتیجه می رسید.

ممکن است کسی به شما پیشنهاد فوق العاده ای بکند که مثلاً فلان کار را انجام بده تا موفق شوی. ولی شما در خودتان نمی بینید که بتوانید آن کار را انجام دهید.

ولی کوچ، به شما پیشنهاد عجیب و غریبی نمی کند!

به جای آن، آن قدر با شما درگیر می شود و سوالات خوب و هدفمند می پرسد که به جوابی فوق العاده که برای شما جواب می دهد، می رسید.

کوچینگ، همیشه جواب می دهد!

همه ما به یک کوچ نیاز داریم. حتی آنهایی که خودشان کوچ هستند!

شما هم کوچ می خواهید ؟!

مراحل کار بدین صورت است:

۱ – اعلام درخواست از طرف شما (بصورت تلفنی، ایمیلی و یا تکمیل فرم زیر)

۲ – بررسی وضعیت و جستجوی مشاور یا کوچ ِ مناسب

۳ – اعلام و هماهنگی برای برگزاری جلسه (بصورت حضوری، اینترنتی و یا تلفنی)

۴ – برگزاری یک جلسه کوتاه برای آشنایی بیشتر طرفین و بررسی بیشتر وضعیت موجود

۵ – بستن قرارداد بین طرفین و دریافت خدمات مشاوره یا کوچینگ

بدون درد و ترس !

اگه احساس می کنید با یک مشکل جدی مواجه شده اید و می خواهید از شر آن خلاص شوید

و یا مشکل خاصی نیست، ولی فکر می کنید می توانید و باید بهتر و موفق تر از الان، عمل کنید

شما به یک کوچ نیاز دارید.

کافیه با ما تماس بگیرید. با هم یک گپ ِ بدون هزینه می زنیم !

و بعد، اگر توانستیم ارتباط خوبی با هم برقرار کنیم و اگر شما احساس کردید که ما می توانیم به شما کمک کنیم، با هم به یک توافق می رسیم و شروع ماجرا ….

وبینار آنلاین CRM چطور اعتماد مشتریان از دست رفته را بازگردانید؟



وبینار آنلاین CRM چطور اعتماد مشتریان از دست رفته را بازگردانید؟


1-چگونه اعتماد مشتری خود را به محصولات شرکت خود افزایش دهید
2-قدرت مشتریان ثابت را دست کم نگیرید
3-روی فعالیت ها و مشتریان اصلی خودتان تمرکز کنید


وبینارسه‌شنبه‌های شمس با موضوع: 

مشتریان از دست رفته را چگونه باز گردانیم؟


لینک ثبت نام:   

https://evnd.co/rDEUI


کوروش تو بخواب! ما هم می خوابیم!

کوروش تو بخواب! ما هم می خوابیم!

دکتر مجتبی لشکربلوکی

چرا امارات وزارت هوش مصنوعی ایجاد کرد و اولین وزیر هوش مصنوعی جهان را منصوب کرد؟ به خاطر پرستیژ؟ صد در صد نه! سهم هوش مصنوعی در اقتصاد جهان در سال 2030 به بیش از 15 تریلیون دلار می رسد. بنابراین امارات تصمیم گرفته چند برنامه اجرا کند از جمله برنامه تبدیل دوبی به شهر تمام هوشمند و برنامه چاپ سه بعدی دبی! یعنی چه؟ یعنی تا سال 2030، 25 درصد ساختمان های دوبی با استفاده از فناوری سه بعدی ساخته شود و ...

دولت کره قصد دارد علاوه بر سرمایه گذاری ۱.۷ تریلیون وون روی تکنولوژی اتومبیل های خودران، از سرمایه گذاری 35 میلیارد دلاری یک شرکت خصوصی در این زمینه حمایت کند؟ آیا به خاطر این است که خوشی زیر دلشان را زده است و از ماشین های فعلی ناراضی اند؟ قطعا نه! به این خاطر که می دانند آینده خودروها را تکنولوژی های جدید رقم خواهند زد. امروز اگر غفلت کنند فردا را از دست خواهند داد.    

گوگل اعلام کرده  ۱۰ میلیارد دلار در هند سرمایه‌گذاری انجام می دهد. از خود سوال کنیم چرا گوگل در ایران 10 نه بلکه فقط 1 میلیارد دلار سرمایه گذاری نمی دهد؟ همین سرمایه گذاری هاست که باعث شده استارت‌آپ های هندی در سال قبل درآمد 14.8 میلیارد دلاری داشته اند. تقریبا ده سال پیش گردش مالی استارت‌آپ‌های هندی 550 میلیون دلار بود که الان 27 برابر شده. چرا ما مانند هند نشدیم؟ آیا هندی ها از ما باهوش ترند؟


طبق شاخص‌های بازارهای سرمایه جهانی، چهار شرکت از ۱۰ برند برتر جهان در حوزه تکنولوژی های پیشرفته، جزو برندهای آسیایی هستند. ده سال قبل یعنی سال ۲۰۱۰ آسیا هیچ نماینده‌ای در این بخش نداشت. چرا ایران هیچ نماینده ای ندارد

تحلیل و تجویز راهبردی: 

کوروش آسوده بخواب، زیرا که ما بیداریم! این جمله را ظاهرا محمدرضاشاه در جشن‌های ۲۵۰۰ ساله در برابر آرامگاه کوروش خطاب به او گفته است. گاهی اوقات که سرمایه‌گذاری‌های هوشمندانه جهان را با وضعیت خودمان مقایسه می‌کنم می‌گویم من اگر امروز بخواهم به کوروش چیزی بگویم احتمالا می‌شود این: کوروش تو بخواب! ما هم می خوابیم!

براستی زمانی که کشورهای جهان روی هوش مصنوعی، اتومبیل های خودران، اینترنت اشیاء، چاپ سه و چهار بعدی، روبات ها، بیگ دیتا و واقعیت مجازی سرمایه گذاری های سنگین میلیارد دلاری می کنند. دغدغه ما چیست؟ فیلترینگ یا عدم فیلترینگ اینستاگرام، افزایش یا کاهش قیمت دلار، صف خرید گوشت و مرغ و پوشک بچه، کره و روغن در ماه های مختلف. افق فکری همه تنزل پیدا کرده به پوشک بچه و قیمت دلار! وقتی در اخبار می خوانم که معاون اول رییس جمهور مملکت بابت تخم مرغ جلسه اضطراری گذاشته، می خواهم سرم را بکوبم به دیوار! فکر نکنید شوخی می کنم کافیست الان در موتور جستجوی گوگل تایپ کنید: معاون اول رییس جمهور و تخم مرغ. می فهمید که واقعا چنین مساله ای بوده و چنان جلسه ای گذاشته شده است. 

مدیران ارشد باهوش کشورها فهمیده اند باید در حوزه‌های آینده‌ساز سرمایه گذاری کنند. پس باید خودشان مستقیما سرمایه‌گذاری کنند (مانند دوبی) یا فضا را فراهم کنند که چنین سرمایه گذاری هایی در آن کشور انجام شود (مانند هند) یا هر دو (مانند چین).


چه می توان کرد؟

  هم حاکمان و هم شهروندان، افق فکری خودمان را گسترش دهیم، با جهان آشنا شویم. روندهای جهانی را بشناسیم و به آینده جهان در ده، بیست و پنجاه سال آینده فکر کنیم. با صنایعی میلیارد دلاری آینده یعنی اینترنت اشیاء، چاپ سه بعدی، روبات ها، هوش مصنوعی، ژن درمانی، قطعات یدکی بدن آشنا شویم (گزارش تصویر جهان در سال 2030 به ویژه برای مدیران ارشد کشور، مدیران ارشد کسب وکار و جوانان زیر 25 سال تدوین شده است: لینک دانلود).

شرایطی را فراهم کنیم که سطح دغدغه های مردمان این سرزمین از تخم مرغ، پوشک، دلار و قرعه‌کشی خودور بالاتر بیاید و ذهن شان رها شود برای پرداختن به خلق آینده (کارآفرینی) یا سرمایه گذاری روی آینده. کشور را از مسایل حاشیه‌ای و فرسایشی (مانند تنش با جهان، تخاصم ایدئولوژیک، تحریم، خودی و غیرخودی و فیلترینگ و ...) برهانیم. راهش آنست که اولویت‌های کشور را نه در مقابله که در رشد و پیشرفت تعریف کنیم. مردمی که از فردای خود اطمینانی ندارند نمی توانند به ده سال آینده فکر کنند. 

3. فعلا تا اطلاع ثانوی دولت هیچ پولی ندارد برای امور توسعه‌ای و سرمایه‌گذاری‌های آینده ساز. باشد! ولی همین دولت/حکومت می تواند بدون یک ریال هزینه، فضای کسب وکار و سرمایه گذاری را برای سرمایه گذاران در حوزه‌هایی مانند بلاک چین، هلث تک، هوش مصنوعی و ... فراهم کند! باور کنیم باور کنیم فراهم کردن بستر سرمایه گذاری داخلی و خارجی بر حوزه‌های آینده‌ساز (آن هم بدون یک ریال هزینه) بیش از تخم مرغ و پوشک بچه اهمیت دارد!

به نقل از کانال شخصی دکتر لشکربلوکی

شبکه توسعه

@I_D_Network

آموزه هایی از نلسون ماندلا


نلسون ماندلا را با " انسانیت "بشناسیم ،،،،
( انسانیت یعنی همین !)
۱- ۶۷ سال برای مبارزه با نژادپرستی در آفریقای جنوبی تلاش کرد.
۲- ۲۷ سال زندانی کشید.
 ۱۸ سال آن را در زندانی با ابعاد: ۲/۷۰   * ۲/۱۰ متر
۳- معتقد بود نفرت، مانع فکر کردن منطقی میشود.
۴- پس از آزادی از زندان، از مردم خواست از سفیدپوستان انتقام نگیرند و آنها را ببخشند.
۵- از طریق احترام به انسانها، به دستاوردهای بزرگی دست یافت.
۶- از زندان، به صورت مکاتبه ای، لیسانس حقوق خود را از دانشگاه لندن گرفت.
۷- به مردم گفت: اگر میخواهید با مخالف به صلح برسید باید با او کار کنید و با او شریک شوید.
۸- معتقد بود سختتر از تغییر جامعه، تغییر خودت است.
۹- در پی شوکت فردی نبود.
۱۰- ایرادها و اشتباهات خود را مخفی نمیکرد.
۱۱- کنترل عمیقی بر احساسات و رفتار خود داشت.
۱۲- در مراسم تحلیف ریاست جمهوری، از زندان بان خود (Christo Brand) به عنوان مهمان ویژه دعوت کرد.
۱۳- وقتی رئیس جمهور بود، از قاضی که (Percy Yutar) او را به اعدام محکوم کرده بود برای شام دعوت کرد.
۱۴- معتقد بود تا فقر از میان نرود، آزادی هرگز بدست نمی آید.
۱۵- توان قابل توجهی در اجماع سازی میان نیروهای مختلف سیاسی را داشت.
۱۶- بر تدوین قانون اساسی آفریقای جنوبی، دقیق نظارت کرد: سندی که تحسین جهانیان را به همراه داشت.
۱۷- میگفت بهترین روش شناخت یک کشور، شناخت وضعیتِ زندانهای آن است.
۱۸- همیشه در حال یادگیری بود.
۱۹- هر که او را ملاقات کرد گفت:
 ماندلا با دقت و علاقه گوش میکند.
۲۰-وقتی به شخصی قدرت بی پایان و غیرقابل مهار میدهید.با این عمل یعنی
یک قدرت هم از وی می ستانید
که آن قدرت عدالت ورزیدن است و اینگونه یک دیکتاتور میسازید. هر چه از او تمنا کردند، کاندید دورۀ دوم ریاست جمهوری نشد. فقط پنج سال رئیس جمهور بود.
۲۱- نام بیوگرافی خود را گذاشت: راه طولانی آزادی.
۲۲- به طور واقعی و پایدار، متواضع و ازخود گذشته بود.
۲۳- ذاتا با پرنسیب بود. دیگران هیچوقت احساس حیله گری از جانب او ندیدند.
۲۴- قدرت و لذتِ از قدرت بسیاری از رهبران آفریقایی را آلوده کرد. ماندلا فراتر از همۀ آنها عمل کرد و چهرۀ ماندگار تاریخ شد.
۲۵- معتقد بود آموزش، مؤثرترین روش تغییر جهان است.
۲۶- مظهرِ بهره برداری از سَمبُل ها بود: شمارۀ زندان خود را به عنوان ابتکارعملی در مبارزه با بیماریها در آفریقا گذاشت (۴۶۶۶۴ Initiative)؛
۲۷- از ۲۵۰ دانشگاه و مؤسسه، جایزۀ صلح و دکترای افتخاری گرفت.
۲۸- به خاطر محبوبیتِ جهانی، سازمان ملل، ۱۸ جولای هر سال (روز تولد او) را به عنوان روز بین المللی نلسون ماندلا ثبت نمود.
۲۹- هم انسانِ شریفی بود و هم سیاستمدار بود
۳۰- میگفت: مرا با موفقیتهایم نسنجید بلکه با تعداد دفعاتی که سقوط کردم و دوباره برخاستم ارزیابی کنید.
و اجازه نداد کسی دستش را ببوسد