شاید این جمله معروف را بارها شنیده باشید که محتوای یک کتاب را بر اساس جلد آن قضاوت نکنید اما واقعیت این است که گاهی برداشتهای نخستین ما از شخصیت افرادی که با آنها روبهرو خواهیم شد، اغلب برداشتهای قابل تاملی هستند.
البته این برداشتها بسته به نوع ارتباط ما با فردی برای نخستین بار و سوالاتی که با دیدن او برای اولین بار در ذهن ما شکل میگیرد، خواهد بود. همچنین قضاوتهای سریع ما از دیگران با استفاده از شهود در دسترس، باعث میشود که در خصوص نحوه رفتار یا ادامه ارتباط با آنها تصمیماتی بگیریم. در این مطلب به مواردی که بیشتر ما ظرف ۱۰ ثانیه درباره یک شخص تازه وارد قضاوت خواهیم کرد، اشاره میکنیم.فراموش نکنید حتی اگر تشخیص ما درست هم باشد، گویای یک زاویه از شخصیت فرد است نه تمام آن .
باهوش بودن
یک مطالعه جذاب در سال ۲۰۰۷ زیر نظر نورا. آ مورفی، استاد دانشگاه لویولا مریمونت، نشان داد افرادی که هنگام گفتگو تماس چشمی مستقیم برقرار میکنند و بیدلیل حواس خود را با نگاه کردن به زمین و محیط اطراف پرت نمیکنند، بسیار باهوشتر از افرادی هستند که این ارتباط را ندارند. مطالعه دیگری نشان داد که استفاده از عینکهای ضخیم و صراحت در گفتگو با افراد باهوش، در این نگرش بیتاثیر نبوده است.
وظیفهشناس بودن
براساس مطالعهای توسط دانشگاه لیورپول، بیشتر افراد تنها در ۱۰ ثانیه قادر خواهند بود که میزان وظیفهشناسی فردی را در برخی موارد به طور دقیق ارزیابی کنند. در واقع افراد با سرنخهایی که خودشان به طرف مقابل میدهند، کار قضاوت دیگران را درباره خودشان راحت میکنند؛ بنابراین حین ملاقات با افراد برای نخستین بار به خصوص در جلسات قرار کاری، جزئیات را دستِکم نگیریم، چون ما زیر ذرهبین نگاه و قضاوت آنها هستیم. وقتشناسی هم میتواند سرنخ خوبی برای تشخیص وظیفهشناسی فرد باشد؛ این که فرد سر وقت در محل قرار حاضر شود، بیانگر میزان اهمیتی است که برای دیگران و خود قائل است.
پرخاشگر بودن
جالب است بدانید که در مردان تا حدی ساختار صورت با سطح پرخاشگری آنها ارتباط مستقیم دارد. یک آزمایش کانادایی نشان داد که زنان تنها به کمک تصاویر مردان، قادر به ارزیابی دقیق میزان پرخاشگری در مردان هستند. براساس این آزمایش مختصر، تعدادی از زنان داوطلب توانستند با نگاه کردن در کوتاهترین زمان ممکن به عکس ۳۷ مرد، پرخاشگر بودن یا نبودن آنها را درست تشخیص دهند. محققان هم میزان پرخاشگری این افراد را از طریق رفتاری که در حین بازی رایانهای نشان داده، تعیین کرده بودند.
استقبال از ایدهها و تجربههای نو
زبان بدن به راحتی به ما کمک میکند تا متوجه شویم فرد مدنظر از تجربههای متفاوت استقبال میکند یا خیر؟ این افراد، سرشان را رو به بالا میگیرند و در حالی که خوشحالی در چهره آنها نمایان است با شما ارتباط چشمی برقرار میکنند. فردی که پذیرای ایدههای متفاوت شما نباشد خلاف این رفتار را نشان میدهد؛ تماس چشمی برقرار نمیکند و حالت چهرهاش به راحتی احساس درون او را فاش میکند.
درونگرا یا برونگرا بودن
طبق مطالعاتی که در مجله Journal of Research in Personality منتشر شده است، درونگرا یا برونگرا بودن بیشتر افراد را در کسری از ثانیه میتوان به طور دقیق ارزیابی کرد. این درحالی است که این پژوهش تنها براساس تصاویر افراد بوده و طبیعی است اگر دیدار رو در رو باشد، اطلاعات بسیار بیشتری به ما داده میشود چرا که زبان بدن، تماس چشمی، هیجان در صدای افراد، حالتها و میمیک چهره و حرکات دست افراد، میتوانند اطلاعات دقیقتری را ارائه دهند. لباسها هم میتوانند تست شناخت شخصیت دیگران باشند؛ رنگها و طرحهایی که فرد انتخاب میکند به طور نامحسوسی ابعادی از شخصیت او را فاش میکند. درون گرایی و برون گرایی، اعتماد به نفس، نظم و دقت از ویژگیهای شخصیتی هستند که میتوان از روی پوشش فرد به آنها پی برد.
مصمم بودن
مردم افراد بدون مو و سرتراشیده را مصمم میدانند! این تحقیقی است که توسط دانشجویان دانشگاه هاروارد انجام شده است و بر اساس نتیجهگیری آنها، مدیران کممو و کچل، معمولا مصممتر و قدرتمندتر از مدیرانی با موی بلند هستند!
روانرنجوری
برخی رفتارهای ظاهری افراد مثل تلاش برای دست ندادن، تکان خوردن افراطی و بیدلیل، وضعیت بهداشت شخصی و برخی عادتهای تکراری مانند جویدن ناخن از جمله مواردی است که در برخورد اول و در کوتاهترین زمان ممکن از طرف مقابل به چشم میآید. با مشاهده این رفتارها بنا را بر این میگذاریم که فرد مضطرب است حتی اگر دلیل ترس را ندانیم.
رو راستی و بیشیله پیلهبودن
فردی که با شما رو راست است، هر دو پایش به سمت شما، دستهایش آزاد، شانههایش عقب و سرش بالا خواهد بود، تماس چشمی برقرار خواهد کرد و صورتش شاد و آرام خواهد بود. در غیر این صورت زبان بدن او متمایل به سمت داخل است یعنی شانههایش به سمت جلو خم میشود، دست به سینه میایستد، از تماس چشمی فرار میکند، اخم میکند و چهرهای ناخوشایند به خود میگیرد.
ماجراجو بودن
برخلاف دیگر صفات، این ویژگی ارتباط چندانی با ظاهر افراد نداشت بلکه این رفتار سوژهها بود که برای قضاوت درباره شخصیتشان در ثانیههای اول درنظر گرفته شد. در دانشگاه دورهام، تحقیقی انجام شد و به داوطلبان فیلمی از نحوه راه رفتن ۲۶ دانشجو را نشان دادند که برخی خیلی نرم و آرام راه میرفتند و عدهای دیگر قدمهای محکم و قوی بر میداشتند. تنها کمتر از ۱۰ قدم آنها کافی بود تا درباره این ویژگی افراد در فیلم نتیجهگیری شود. داوطلبان افرادی را که به نرمی راه میرفتند، ماجراجو و جست وجوگر و افرادی را که خیلی محکم و دقیق قدم میزدند، درون گرا تشخیص دادند که تا حد زیادی، درست بود.
سمیناری دعوت شدم
که هنگام ورود
به هر یک از دعوت شدگان بادکنکی دادند
سخنران بعد از خوشامدگویی از حاضرین که ۵۰ نفر بودند
خواست که با ماژیک
اسم خود را روی بادکنک نوشته
و آنرا در اتاقی که سمت راست سالن بود بگذارند
و خود در سمت چپ جمع شوند
سپس از آنها خواست
در ۵ دقیقه به اتاق بادکنکها رفته و بادکنک نام خود را بیاورد
من به همراه سایرین
دیوانه وار به جستجو پرداختیم
همدیگر را هل میدادیم و زمین میخوردیم و هرج و مرجی به راه افتاده بود
مهلت ۵ دقیقه ای
با ۵ دقیقه اضافه هم به پایان رسید
اما هیچکس نتوانست بادکنک خود را بیابد
این بار سخنران
همه را به آرامش دعوت و پیشنهاد کرد
هرکس بادکنکی را بردارد و آنرا به صاحبش بدهد
بدین ترتیب کمتر از ۵ دقیقه
همه به بادکنک خود رسیدند
سخنران ادامه داد
این اتفاقی است که هر روز در زندگی ما میافتد
دیوانه وار
در جستجوی سعادت خویش
به این سو و آن سو چنگ میزنیم و نمیدانیم که
*سعادت ما در گرو سعادت و خوشبختی دیگران است*
با یک دست سعادت آنها را بدهید و با دست دیگر سعادت خود را از دیگری بگیرید.
مغازه ای با 90 کلید دریک روستا شاید باورش سخت باشه ولی.. اعتماد و صداقت در روستای قوزلو از توابع شهرستان ملکان باعث شده صاحب تنها مغازه ی روستا کلید مغازه را در اختیار تمام 90 خانوار ساکن آن قرار دهد!
حسین لطفی میگوید: به دلیل اعتماد و صداقتی که بین مردم روستا حاکم است، با هزینه شخصی کلیدی از مغازه خود تهیه و در اختیار تمام ساکنان روستا قرار داده ام.
وی گفت چون اکثراوقات در مغازه نیستم مردم روستا هر زمان چیزی نیاز داشته باشند، بدون حضور من اقلام مورد نیاز خود را از مغازه برداشته و هزینه آن را در صندوق می گذارند!
اینجا دیگه قضیه خیلی جالب میشه: کسانی که پول به همراه نداشته باشند، لیست کالاهای خریداری شده را می نویسند و پس از چند روز هزینه آن را می پردازند و حتی افرادی که به پول نیاز داشته باشند از صندوق مغازه مبلغ مورد نیاز خود را برداشته و پس از بر طرف کردن نیاز خود، آن را پس می دهند! رحیم زاده دهیار روستای قوزلو نیز گفت: تاکنون در این روستا هیچ سرقت و یا خلافی اتفاق نیافتاده و هیچ پرونده قضایی تشکیل نشده است این مکان در 155 کیلومتری تبریز واقع شده است.
آری اینچنین ایرانم آرزوها ست .www.crms.blogsky.com
این روبان آبی برای شماست لطفا قبول کنید!
*روبان آبی*
آموزگارى تصمیم گرفت که از دانشآموزان کلاسش به شیوه جالبى قدردانى کند.
او دانشآموزان را یکىیکى به جلوى کلاس میآورد و چگونگى اثرگذارى آنها بر خودش را بازگو میکرد.
آن گاه به سینه هر یک از آنان روبانى آبى رنگ میزد که روى آن با حروف طلایى نوشته شده بود:
*« من آدم تاثیرگذارى هستم.»*
سپس آموزگار تصمیم گرفت که پروژهاى براى کلاس تعریف کند تا ببیند این کار از لحاظ پذیرش اجتماعى چه اثرى خواهد داشت.
آموزگار به هر دانشآموز سه روبان آبى اضافى داد و از آنها خواست که در بیرون از مدرسه همین مراسم قدردانى را گسترش داده و نتایج کار را دنبال کنند و ببینند چه کسى از چه کسى قدردانى کرده است و پس از یک هفته گزارش کارشان را به کلاس ارائه نمایند.
یکى از بچهها به سراغ یکى از مدیران جوان شرکتى که در نزدیکى مدرسه بود رفت و از او به خاطر کمکى که در برنامهریزى شغلى به وى کرده بود قدردانى کرد و یکى از روبانهاى آبى را به پیراهنش زد. و دو روبان دیگر را به او داد و گفت:
ما در حال انجام یک پروژه هستیم و از شما خواهش میکنم از اتاقتان بیرون بروید، کسى را پیدا کنید و از او با نصب روبان آبى به سینهاش قدردانى کنید.
مدیر جوان چند ساعت بعد به دفتر رییسش که به بدرفتارى با کارمندان زیر دستش شهرت داشت رفت و به او گفت که صمیمانه او را به خاطر نبوغ کاریاش تحسین میکند.
رییس ابتدا خیلى متعجب شد آن گاه مدیر جوان از او اجازه گرفت که اگر روبان آبى را میپذیرد به او اجازه دهد تا آن را بر روى سینهاش بچسباند.
رییس گفت: البته که میپذیرم. مدیر جوان یکى از روبانهاى آبى را روى یقه کت رییسش، درست بالاى قلب او، چسباند و سپس آخرین روبان را به او داد و گفت:
لطفاً این روبان اضافى را بگیرید و به همین ترتیب از فرد دیگرى قدردانى کنید.
مدیر جوان به رییسش گفت پسر جوانى که این روبان آبى را به من داد گفت که در حال انجام یک پروژه درسى است و آنها میخواهند این مراسم روبان زنى را گسترش دهند و ببینند چه اثرى روى مردم میگذارد.
آن شب، رییس شرکت به خانه آمد و در کنار پسر ١۴ سالهاش نشست و به او گفت:
امروز یک اتفاق باور نکردنى براى من افتاد. من دردفترم بودم که یکى از کارمندانم وارد شد و به من گفت که مرا تحسین میکند و به خاطر نبوغ کاریام، روبانى آبى به من داد.
میتوانى تصور کنی؟
او فکر میکند که من یک نابغه هستم!
او سپس آن روبان آبى را به سینهام چسباند که روى آن نوشته شده بود:
*«من آدم تاثیرگذارى هستم.»*
سپس ادامه داد: او به من یک روبان اضافى هم داد و از من خواست به وسیله آن از کس دیگرى قدردانى کنم. هنگامى که داشتم به سمت خانه میآمدم، به این فکر میکردم که این روبان را به چه کسى بدهم و به فکر تو افتادم. من میخواهم از تو قدردانى کنم.
مشغله کارى من بسیار زیاد است و وقتى شبها به خانه میآیم توجه زیادى به تو نمیکنم.. من به خاطر نمرات درسیات که زیاد خوب نیستند و به خاطر اتاق خوابت که همیشه نامرتب و کثیف است، سر تو فریاد میکشم.
امّا امشب، میخواهم کنارت بنشینم و به تو بگویم که چقدر برایم عزیزى و مىخواهم بدانى که تو بر روى زندگى من تاثیرگذار بودهاى.
تو در کنار مادرت، مهمترین افراد در زندگى من هستید. تو فرزند خیلى خوبى هستى و من دوستت دارم. آن گاه روبان آبى را به پسرش داد.
پسر که کاملاً شگفت زده شده بود به گریه افتاد. نمیتوانست جلوى گریهاش را بگیرد. تمام بدنش میلرزید. او به پدرش نگاه کرد و با صداى لرزان گفت:
« پدر، امشب قبل از این که به خانه بیایى، من در اتاقم نشسته بودم و نامهاى براى تو و مامان نوشتم و برایتان توضیح دادم که چرا به زندگیم خاتمه دادم و از شما خواستم مرا ببخشید.»
من میخواستم امشب پس از آن که شما خوابیدید، خودکشى کنم. من اصلاً فکر نمیکردم که وجود من برایتان اهمیتى داشته باشد. نامهام بالا در اتاقم است. پدرش از پلهها بالا رفت و نامه پرسوز و گداز پسرش را پیدا کرد.
فردا که رییس به اداره آمد، آدم دیگرى شده بود. او دیگر سر کارمندان غر نمیزد و طورى رفتار میکرد که همه کارمندان بفهمند که چقدر بر روى او تاثیرگذار بودهاند.
مدیر جوان به بسیارى از نوجوانان دیگر در برنامهریزى شغلى کمک کرد ... یکى از آنها پسر رییسش بود و همیشه به آنها میگفت که آنها در زندگى او تاثیرگذار بودهاند.
و به علاوه، بچههاى کلاس ، درس با ارزشى آموختند:
*« انسان در هر شرایط و وضعیتى میتواند تأثیرگذار باشد. »*
همین امروز از کسانی که بر زندگی شما تاثیر مثبت گذاشتهاند قدردانی کنید.
یادتان نرود که روبان آبی را از طریق پیام هم میتوان فرستاد!
من این روبان آبی را همراه با این روایت به همه کسانی که روی زندگیم تأثیر گذاشتند و با مهربانی درس های بزرگ زندگی را به من دادند تقدیم می کنم...
shayestehmr.blogsky.com
برگزاری سمینارهای آموزشی مدیریت رضایت مشتری CRM
چگونه مشتریان از دست رفته را باز گردانیم.
فقط برای ثبت نام اعضای شمس میتوانید از گزینه تخفیف دانشجویی استفاده کنید:
https://evand.com/events/crm-shams
چنانچه مایل به عضویت در طرح شمس یا هوادار استفاده از محصولات سالم وارگانیک هستید با لینک زیر پس از مطالعه مرامنامه دربخش نشریه سایت زیر:
www.safe-product.orgتصویر فرمامضا شده را بفرستید.
باتشکر
*لزوم احیای مراجع سیاسی*
در این گزارش به بررسی علل تخریب مراجع سیاسی جریان انقلاب و نتایج مخرب آن در انتخابات پرداخته شده است
مرجعیتهای اجتماعی در هر زمانه به عنوان یکی از شاهکلیدها در فهم رفتار جمعی مردم به حساب میآید، تا جایی که میتوان رفتار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه را تا حد زیادی تابعی از مراجع اجتماعی دانست. در این میان، تقسیمبندیهای سیاسی همانند «خواص» در برابر «عوام» یا «نخبگان» در برابر «توده» را میتوان اطلاقی مرسوم از وجود مراجع اجتماعی و دامنه تاثیرگذاری آنها بر جامعه پیرامونی خود دانست.
نزدیک شدن به سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری فرصتی مغتنم برای بحث و بررسی جایگاه مراجع اجتماعی جامعه ایران و آینده رفتار سیاسی مردم بر مبنای موقعیت گروهها و چهرههای مرجع به شمار میآید. در این میان پیش از هر چیز باید به این نکته حیاتی اشاره کرد که اساسا افول گروههای مرجع در یک جامعه و ظهور مراجع جدید امری گریزناپذیر به حساب میآید، تا جایی که حتی بسیاری از احزاب قدیمی اروپایی که بیش از یک قرن به عنوان بازویی تثبیت شده در جهت دادن به فعل و انفعالات سیاسی جامعه در صحنه تحولات حاضر بودهاند امروز در خطر پایان یافتن دوره مرجعیتشان قرار گرفتهاند. با این اوصاف، آنچه برای جامعه میتواند به مثابه زنگ خطر به حساب آید رسیدن موقعیت جامعه به نقطه فقدان مراجع است؛ موقعیتی که در آن نهتنها مرجعیتهای تثبیت شده پیشین اعتبار خود را از دست میدهند، بلکه پس از این افول اعتبار، مرجع جدیدی ظهور نمیکند یا با مرجعیت یافتن گروههای غیراصیل و سطحی روبهرو میشویم. در همین زمینه وضعیت سالهای اخیر جامعه ایران نشانههایی از این زنگ خطر را با خود دارد؛ شرایطی که میتوان آن را تالی و تاثیرپذیرفته از وقایع ذیل دانست.
۱- انباشت نارضایتیهای اجتماعی به طور اعم و اقتصادی به طور اخص باعث شده بسیاری از مردم با تجربه کردن شرایط سخت معیشتی اعتمادشان را نسبت به گروهها و چهرههای مرجع از دست بدهند. نمیتوان چشم بر این واقعیت بست که از سال۹۶ و پس از آنکه حسن روحانی دوره دوم ریاستجمهوری خود را آغاز کرد جامعه ایران با شرایطی مواجه شد که فارغ از شکاف عمیق میان وعدههای منتخب خود و وضعیت موجود شاهد به سخره گرفتن مطالباتش از سوی دولتمردان بود. در چنین موقعیتی هر قدر نارضایتیها افزایش پیدا میکرد، متقابلا بخش بیشتری از جامعه اعتبار و اعتمادش را به مراجع خود از دست میداد. برای نمونه میتوان به انبوه توبهنامهها و ابراز پشیمانی چهرههای مطرح سیاسی و دانشگاهی به علت حمایت از حسن روحانی در جریان تبلیغات انتخاباتی اشاره کرد. در چنین وضعیتی جامعهای که به اعتبار مراجع معتبر خود رو به یک انتخاب آورده است با سرخوردگی مواجه شده و اعتمادش به دیگر مراجع را نیز از دست میدهد.
۲- گسترش حوزه عمومی در سایه رشد نفوذ شبکههای اجتماعی از دیگر عوامل موثر بر وضعیت مرجعیت اجتماعی به حساب میآید. واقعیت آن است که هر قدر فضای مجازی به عنوان ظرفیتی قابل توجه میتواند به دامنه اطلاعرسانی جامعه بیفزاید و این فرصت را فراهم کند تا آنها از نقاط نادیده گرفته شده جامعه نیز نمایندگی کنند اما متقابلا میتواند به ظهور مراجع جدیدی منتهی شود که کمترین سطح دانش و تجربه تخصصی را دارا نیستند. ظهور دسته جدیدی از مراجع اجتماعی در سایه قدرت گرفتن شبکههای اجتماعی افراد جامعه را در موقعیتی قرار داده است که پس از تردید در مواجهه با مراجع پیشین به سمت چهرههایی حرکت کنند که صرفا حامل نمادهای اجتماعی پرتقاضا هستند.
https://chat.whatsapp.com/FsTu0gKIWnA4IoKc46Yglg
ظهور سلبریتیهای جدید و تقویت حوزه تاثیرگذاری چهرههای مشهور هنری، ورزشی و تبلیغاتی باعث شده بسیاری از اقشار میانی جامعه و نسلهای جدید دامنه اطلاعاتی و حوزه تحلیلیشان را در ظرف این گروهها پیدا کنند. چنین موقعیتی نهتنها با سطحی کردن جامعه و تقلیل دادن پیشفرضهای ذهنیاش میتواند به انتخابهای اشتباه منتهی شود، بلکه زمینهساز خطرهای جدیتر همانند انزوای بیش از پیش نخبگان میشود. سلبریتیهایی که اساسا علت وجودی خود را در «افزایش تقاضای اجتماعی» مییابند در هر کنش و واکنش خود به تنها چیزی که توجه میکنند همین تقاضا و تایید است.
نکته کلیدی در فهم این گروههای مرجع جدید آن است که اساسا اعتبار خود را از دقیق بودن و اثبات گزارههایشان بر اساس میزان همراه کردن موج افکارعمومی با خود به دست میآورند، پس طبیعی است که هرگونه خطدهی آنها به جامعه نیز صرفا در چارچوب تقویت محبوبیت صورت میگیرد. بدون اطاله کلام میتوان به فضای حاکم بر موضعگیریهای سلبریتیها در سالهای اخیر نگاه انداخت و متوجه شد کماولویتترین شاخص برای آنها اعتبار گزارههای تبلیغی و تهییجی و حتی صحت اخبار است. یقینا جامعهای که با ظهور چنین طبقه مرجعی روبهرو است و روزانه در بستر فضای مجازی بیشتر با آنها ادغام میشود ناخودآگاه به همان سمتی حرکت میکند که این گروههای مرجع حاضر هستند.
۳- اما فراتر از ظهور مراجع جدید اجتماعی در بستر فضای مجازی و شبکههای اجتماعی اتفاق دیگری نیز در حال رخ دادن است و آن هم سلبی شدن گفتمان نیروهای سیاسی جدید است. این موقعیت را میتوان حاصل جمع ۲ موقعیت پیشین دانست، بهگونهای که از یکسو افزایش نارضایتیها و انباشت ناکارآمدیها جامعه را با خشم قابل توجهی روبهرو کرده است که به موازات این خشم درخواست برای نمایندگی خشم جامعه عملا موج حمایتی زیادی را با خود همراه میکند.
در این میان بستر فضای مجازی نیز این امکان را برای چهرههای جدید در پوششهای مختلف فراهم میکند تا با ارائه سطحیترین گزارههای ایجابی و تنها با تکیه بر نمایندگی خشم جامعه برای خود مرجعیت ایجاد کنند. اگر سلبریتیها حیات اجتماعی خود را مدیون محبوبیتشان هستند و از این محبوبیت برای جهتدهی به جامعه استفاده میکنند، این گروه جدید محبوبیتشان را مدیون قرائتهای جدیدی هستند که در فضایی همهفهم و با نمایندگی از خشم جامعه تثبیت میکنند.
ظهور تحلیلگران، سخنوران و حتی در ظاهر امر اندیشمندان جدیدی که به جای ارائه مستند راهکار، تنها با اعتراض به مراجع پیشین برای خود اعتبار کسب میکنند باعث میشود صرف بیاعتبار کردن قرائتهای غالب در هر زمینه و چهرههایی معتبر به عنوان مسیری برای موفقیت و کامیابی به حساب آید. این گروه روزی در قالب ارائه تعریفی جدید از دینداری بدیهیات فقهی را بدون اقامه استدلال به سخره میگیرد، روزی برای تعریف راه برونرفت از وضعیت موجود انتظارات بدون پشتوانه خلق میکند و در نهایت روزی نیز برای اثبات اعتبار خود گروههای مرجع پیشین را نه با نگاه انتقادی که با رویکرد نفیگرایانه مورد هجمه قرار میدهد.
یقینا در وضعیتی که به توضیح آن پرداختیم میتوان شاهد شرایط هشدارآمیزی پیرامون آینده مراجع اجتماعی و سیاسی کشور بود؛ موقعیتی که در آن از یکسو مراجع سنتی و تثبیت شده ضعیف میشوند و از سوی دیگر به موازات این تضعیف مراجع قدرتمندی ظهور نمیکنند. در چنین وضعیتی جامعه بشدت اکنون زده، فاقد قدرت تحلیل و طرفدار خشونت میشود که اثرات بلندمدت آن نیز براحتی قابل مهار نیست.
* جریان انقلابی و مسأله مرجعیت
هر چند فعالیت سیاسی را نمیتوان به مقاطع انتخابات تقلیل داد اما یقینا مهمترین میدان فعالیت سیاسی در هر جامعه مردمسالار را میتوان در برهه انتخاباتی آن جستوجو کرد. نزدیک شدن به زمان انتخابات ریاستجمهوری و گرم شدن تنور رقابتهای انتخاباتی، نشانههایی نگرانکننده از رواج بیمرجعی را در فضای جریان انقلابی نمایان میکند، به گونهای که بسیاری از نیروهای انقلابی عملا بدون توجه به این مساله حیاتی که بیاعتبار کردن مرجعیتهای سیاسی بدون ظهور مراجع قدرتمند جدید چه عارضههایی را با خود همراه میآورد، اهتمام خود را بر بیمرجعسازی جبهه انقلاب گذاشتهاند.
رهبر حکیم انقلاب در مقاطع مختلف از جمله سخنرانی نوروز امسال بر لزوم تقویت مراجع معتبر به عنوان پیششرط انتخاب صحیح تاکید داشتهاند. ایشان در بخشی از سخنانشان در اول فروردین سال جاری با اشاره به ۸ ویژگی منتخب مطلوب در انتخابات ریاستجمهوری تاکید کردند: اگر چنین فردی بر سر کار بیاید، کشور را به نقطه مطلوب خواهد رساند و مردم باید فردی با این خصوصیات را پیدا کنند که البته پیدا کردن آن شاید برای آحاد مردم آسان نباشد و باید به افراد مطلع و مورد اطمینان مراجعه کنند.
هر چند تاکید مقام معظم رهبری به رجوع مردم به «افراد مطلع و مورد اطمینان» موضعی جدید از سوی ایشان به حساب نمیآید اما لزوم تقویت الگوی رفتار سیاسی بر مبنای رجوع به نخبگان مورد اعتماد را نمایان میکند. در چنین فضایی اما رفتار بخشی از جریان انقلاب که «نفیگرایی» را به عنوان بخشی از نقشه راه خود برای احیای شعارهای انقلابی انتخاب کرده است، نشان از نادیده گرفتن این تاکید رهبر انقلاب دارد.
مضاف بر اینها تضعیف تمام گروههای مرجع به سرخوردگی بدنه جریان انقلابی نیز منتهی میشود. بدنهای که در ماههای آینده مسؤولیت اصلی اقناع جامعه برای انتخاب رویکردی جدید برای اداره کشور را به عهده دارد و حتی باید طیف سرخورده را که رغبتی برای مشارکت سیاسی ندارند، با خود همراه کند، زمانی که شاهد تضعیف تمام مراجع و چهرههای معتبر سیاسیاش میشود، عملا با سرخوردگی و انفعال تمایلی برای اقناع جامعه در خود پیدا نمیکند.
یقینا این هشدار نمیتواند دال بر مسدود شدن فضای انتقاد از خود در میان نیروهای انقلابی باشد اما به این واقعیت اشاره دارد که ظهور مراجع جدید امری آنی نیست که صرفا مشروط به بیاعتبار کردن مراجع پیشین باشد. مراجع جدید محصول طرح ایدههای جدید و ارائه راهکارهایی مناسب با نیازهای زمانه است. چشمپوشی از این جنبه ایجابی و امید بستن به بعد سلبی، نه تنها مراجع جدیدی را خلق نمیکند، بلکه با بیاعتبار کردن مراجع پیشین، به تضعیف تمام جریان انقلاب نیز منتهی میشود.
* سرانجام بیاعتباری گروههای مرجع چیست؟
بدون هیچ شکی مهمترین گروه حاضر در کشور که به فقدان مرجعیت در جریان انقلابی امید بسته، جریان غربگرایی است که از پاسخگویی به جامعه پیرامون عملکردش احساس درماندگی میکند و مطلوبترین شرایط را برای خود در سرخوردگی جریان انقلاب در سایه بیاعتبار شدن مرجعیت سیاسیاش مییابد. مضاف بر این، بیاعتباری مراجع سیاسی جریان انقلابی عملا به تشتت نیروهای انقلابی، گرایش طیفی از این نیروها به رادیکالیسم و انفعال بخش دیگر منتهی میشود. زمانی که بدنه جریان انقلاب شاهد این است که چهرههای مرجع این جریان رو به نفی و بیاعتبارسازی تمام قرائتها، روشها و چهرههای انقلابی میآورند، به سختی میتواند انگیزه خود را برای فعالیت حفظ کند.
اما نتیجه دیگر این بیاعتبارسازی گروههای مرجع را باید در کاهش عقلانیت سیاسی در جریان کنشگری جمعی جستوجو کرد. زمانی که گروههای مختلف با خردهاختلافهای موجود قابل اغماض رو به نفی دیگری میآورند، در نهایت امکان پذیرش گفتوگو و وحدت را از همدیگر سلب میکنند تا جایی که طرفداران هر نحله به قدری با دیگر نحله احساس فاصله میکنند که نه تنها حاضر به شنیدن مواضعشان نمیشوند، بلکه حتی ائتلاف و وحدت را باطل میشمارند. جریان انقلابی بدرستی پذیرفته است برای همراه شدن با موج تحولات نیاز به پوستاندازی و ظهور قرائت و نیروهای جدیدی دارد اما در تبیین چگونگی این تغییر باید دقت بیشتری به خرج دهد و چشم بر این واقعیت بگشاید که ظهور چهرههای جدید باید توأم با فعالیت ایجابی و رفع نواقص چهرههای سنتی باشد و الا مصداق «یکی بر سر شاخ، بن میبرید» است. شرایط اکنونی سیاسی کشور تا حد زیادی روشن و مشخص است.
در سویی جریان غربگرا تمام اهتمام خود را بر آن گذاشته که در سایه احیای امید به آمریکا به عنوان سناریوی انتخاباتی (که ماهها پیش، پس از پیروزی بایدن در روزنامههای اصلاحطلب نیز مورد اشاره قرار گرفت) به بازسازی جبهه سیاسی خود بپردازد و در سوی دیگر سرخوردگی بخش قابل توجهی از جامعه باعث تردید برای شرکت در انتخابات شده است.
در چنین فضایی، زمانی که خوانش تنگنظرانه انقلابیگری (در سایه قطعی فرض کردن پیروزی در انتخابات) رو به بیاعتبارسازی گروههای مرجع خود میآورد، نه تنها امکان همدلی را از نیروی انقلابی سلب میکند که امکان اقناع جامعه را نیز از آنها میگیرد. طبیعتا زمانی که بدنه یک جریان به مراجع آن اعتنایی نکند، توده جامعه نیز حتی اگر تمایل به همراهی کردن داشته باشد، از این کار استنکاف میکند.
حرفه ای گرایی و اخلاق حرفه ای ، راه برون رفت ازمعضلات و مشکلات کنونی
در چهارمین گرامی داشت روز ملی منابع انسانی در 25 ام فروردین ماه اقای دکتر جواد محجوب رئیس انجمن صنفی مدیران و مشاورین منابع انسانی با تبریک ماه مبارک رمضان و تبریک روز منابع انسانی از منابع انسانی به عنوان بزرگترین سرمایه سازمانی یاد کرد و اشاره کرد انجمن صنفی به عنوان بانی و پیشنهاد دهنده این روز در جهت توسعه و تعالی سرمایه های انسانی و ترویج فرهنگ ان در جامعه از نهادها ، سازمانها و شرکتهایی که در این امر همت گماردند تشکر نمود .
در ادامه ایشان با معرفی هیات مدیره و بازرسین جدید انجمن صنفی به ترتیب اقایان : محجوب ، دکتر علی تویسرکانی ، دکتر فرشید سیف ، مهندسی علی محمدی و مهندس حسن قدس ولی و بازرسین اقایان : دکتر محمدجواد ابگون و حسین عطایی ، ابراز امیدواری کرد تیم جدید انجمن در راه احقاق حقوق حقه منابع انسانی با همدلی و حمایت اعضا ، موفق باشند .
وی بااشاره به روند اجرایی ، گرامی داشت روز منابع انسانی در سالهای گذشته، عنوان کرد در دوسال گذشته به دلیل همه گیری کرونا در جامعه این بزرگداشت به شکل وبینار برگزار شده و امسال نیز باحمایت مرکز تحقیقات مدیریت و نواوری دانشگاه علامه در 25 فرودرین ماه برگزار گردید.
در ادامه وی ، برنامه های در دست اجرا سال جاری با بهره گیری از ظرفیت های هم افزایی شبکه تخصصی انجمن با 40 هزار متخصص را برشمرد این برنامه ها شامل : توسعه و ارتقا مهارت های کاربردی مدیریت ، سنجش صلاحیت های حرفه ای منابع انسانی و گسترش خدمات رفاهی برای اعضا نام بردند .
تغییر سریع گفتمان در مدیریت منابع انسانی
اقای دکتر علیرضا کوشکی (مرکز تحقیقات مدیریت و نواوری دانشگاه علامه طباطبایی )
در یک اکوسیستم طبیعی و فعال فرصت بقا و پیشتازی از آن سازمانهایی خواهد بود که با تغییرات کنارآمده و شرایط زندگی خود را با آن سازگار سازند و مقاومت کردن در مقابل بایسته های محیطی و عدم تغییر گفتمان، نتیجه ای جز فنا و نابودی نخواهد داشت.
شرکت ها و سازمان هایی که در مقابل گفتمان جدید شکل گرفته مقاومت کرده و حالت خنثی و یا تدافعی به خود گرفتند، احتمالا الان یا وجود ندارند و یا با هزینه های بسیار زیاد انسانی وغیرانسانی درحال بقا هستند.
ایشان به چهار مدل تعاملی ارتباط صنعت و دانشگاه را بیان داشتند و در ادامه به ظرفیتهای مدیریتی ونواوری در مرکز تحقیقات دانشگاه علامه اشاره داشته و اعلام امادگی برای توسعه و تحکیم ارتباط دانشگاه با صنعت داشتند .
از خام فروشی در منابع زیرزمینی به خام سوزی در منابع انسانی رسیدیم
اقای دکتر حمیدرضا کمالی مدیراجرایی برنامه «سنجش شایستگی حرفه ای با استاندارد اروپایی» ESCO
هدف غایی از مدیریت منابع انسانی، تولید ارزش رقابتی و افزایش بهره وری در سازمان است، این هدف بدون رضایت شغلی کارکنان حاصل نمی شود و برای جلب رضایت شغلی، هیچ مولفه ای از مدیریت استعداد و وجود نظام شایسته سالار، مهم تر نیست.
در این راه با بهرگیری از تجربیات برنامه اروپاییESCO در زمینه سنجش صلاحیت حرفه ای و ارتقا مهارت های شغلی با مشارکت انجمن صنفی مدیران این الگو بومی سازی شده و به عنوان برنامه اجرایی سال جاری قرار گرفته است.
و در ادامه بااشاره به فوائد و مزایای برنامه «سنجش شایستگی حرفه ای با استاندارد اروپایی» ESCO ، آقایان دکتر جواد محجوب، دکتر فرشید سیف، خانم دکتر زهرا لبادی و آقای دکتر علی تویسرکانی به عنوان اعضای هیات ژوری این برنامه در حوزه مدیریت منابع انسانی و آموزش معرفی شدند.
توسعه کسب و کار با محوریت منابع انسانی
اقای دکتر ایمان مصدری مدیر سازمان متخصصین و مدیران ایران
ایشان با بیان روند اقتصادی و بررسی امار و ارقام منتشر شده بانک مرکزی در سال 99و اشاره به کاهش رشد اقتصادی با نفت و بدون نفت ، راه برون رفت ازمشکلات را در گرو توسعه منابع انسانی سازمانها دانستند و با توجه به ویژگی های : رقابت شدید ، چالشهای سازمانی ، تغییرمزیت نسبی ، تغییر نگرش سازمانها و... با اشاره به مدلهای عارضه یابی ، توجه به استعدادیابی و ارزیابی شایستگی موثر در منابع انسانی را در شرایط کنونی یک ضرورت دانستند .
در ادامه ایشان برای توسعه ارتباطات بین متخصصین منابع انسانی از پلت فرم شبکه لینکدین ایران و نمایشگاه مجازی که براساس ظرفیتهای بومی طراحی شده اند رونمایی کردند .
مدیریت دور کاران، چالشها و را ه کارها
اقای دکتر مهدی صانعی ، دید بان کسب وکار و عضو هیات علمی دانشگاه
ایشان در ابتدا با اشاره به تاریخچه دور کاری در جهان ، دور کاری در سازمانهای ایرانی تا قبل از همه گیری کرونا ، چندان مورد توجه و اقبال قرار نگرفته بود اما به دلیل شرایط کنونی، سازمانها برحسب ضرورت مجبور به اجرا فرایند دورکاری برای استمرار در حیات اقتصادی خود شدند .
در ساختارهای جدید دور کاری ، تجزیه و تحلیل مجدد مشاغل و شناسایی مشاغلی که قابلیت استفاده از روش دورکاری را داشته باشند یک ضرورت است.
دورکاری شامل دو روش هیبریدی ( نیمه دورکاری ) یا کامل دورکاری بوده و برای اجرای این مدل نیازمند شناخت و ارزیابی شخصیتی و مهارتی افرادی است که مشخص شود از کدام یک از این مدل ها و با چه ترکیبی می توان استفاده کرد .
بطور مثال افرادی که دارای انگیزش درونی بالا، وجدان کاری ،تاب اوری و مسولیت پذیری بیشتری هستند نیروهای مناسبی برای استفاده از روش دورکاری می باشند.
در ادامه ایشان به مشکلات روش دورکاری از جمله جبران خدمات، حذف برنامه رفاهی و اموزش های حضوری و اسیب های روانی ( افسردگی ) و نبود ساختار مناسب دور کاری، اشاره داشتند .
اموزش انلاین در دوران کرونا و پساکرونا
اقای مهندس صالحی مدیر موسسه دانش بینان انلاین اموزان
در گذشته وجود پلت فرمهای اموزش انلاین (LMS (جایگاه مناسبی در سازمانها و جامعه نداشتند با بروز همه گیری کرونا ، فرصت توجه به این ظرفیت در جامعه به وجود امد در این ایام اقبال به برگزاری وبینارهای اموزشی بسیار بیشتر و گسترده تر از برنامه های حضوری است.
در ادامه ایشان ضمن معرفی پلت فرم انلاین اموزان سرویس های موجود در این پلت فرم را برای مدیران سازمانها تشریح نمودند