دلفین ها نوعی از حیوانات دریایی هستند.
این پستانداران آبزی باهوش،دارای روحیه همکاری هستند ودر ارتباطات خود شیوه برنده–برنده را برگزیدهاند.
دلفین هیچ کمبودی ندارد ومی خواهد که همه چیز را با همگان تقسیم کند.
اگر یک دلفین زخمی شود، ۴ دلفین دیگر او را همراهی می کنند ، تا خود را به گروه برساند.
در همین راستا پژوهشگران تعداد ۹۵ کوسه و ۵ دلفین را به مدت یک هفته در استخر بزرگ رها کرده و به مطالعه حالات رفتاری آنها پرداختند.
کوسهها به یکدیگر حمله کردند و در این تهاجم تعداد زیادی از آنها نابود شدند، سپس به دلفینها حملهور شدند.
دلفینها فقط میخواستند با آنها بازی کنند ولی کوسهها بیوقفه به آنها حمله میکردند.
سرانجام دلفینها به آرامی کوسهها را محاصره کرده و هنگامی که یکی از کوسهها حمله میکرد آنها به ستون فقرات پشت یا دندههایش میکوبیدند و آنها را میشکستند.
به این ترتیب کوسهها یکی پس از دیگری کشته میشدند.
پس از یک هفته ۹۵ کوسه مرده و ۵ دلفین زنده در حالی که با هم زندگی میکردند در استخر دیده شدند.
در دنیای کوسهای، برای برندهشدن؛ دیگران یا باید بمیرند و یا ببازند.
اما در دنیای دلفینی، انعطاف وجود دارد و سر شار از تشخیصهای پربار است.
نتیجه گیری:
دنیای زیباتری داشتیم اگر که ما انسانها نیز دارای چنین تفکر زیبایی میبودیم؛
تفکر دلفینی یعنی اینکه:
۱- غیر از خود به دیگران هم بیاندیشیم؛
۲- با دیگران در زمان بروز مشکلات همزاد پنداری کنیم؛
۳- از خوشحالی دیگران شاد شویم؛
۴- و از ناراحتی و درد دیگران ما هم احساس درد کنیم؛
۵- با دیگران همدلی و همراهی کنیم؛
۶- دست در دست هم و برای موفقیت هم تلاش کنیم.
www.shayestehmr.blogsky.com
مرد هر روز دیر سر کار حاضر می شد، وقتی می گفتند: «چرا دیر میآیی؟»
جواب میداد: «یک ساعت بیشتر میخوابم تا انرژی زیادتری برای کار کردن داشته باشم، برای آن یک ساعت هم که پول نمیگیرم!»
یک روز رئیس او را خواست و برای آخرین بار اخطار کرد که دیگر دیر سر کار نیاید. مرد تدریس هم میکرد. هر وقت مطلب آماده برای تدریس نداشت به رئیس آموزشگاه زنگ میزد تا شاگردها آن روز برای کلاس نیایند و وقتشان تلف نشود.
یک روز از پچ پچ های همکارانش فهمید ممکن است برای ترم بعد دعوت به کار نشود. مرد هر زمان نمیتوانست کار مشتری را با دقت و کیفیت، در زمانی که آنها میخواهند تحویل دهد، سفارش را قبول نمیکرد و عذر میخواست. یک روز فهمید مشتریان ش بسیار کمتر شدهاند. مرد نشسته بود. دستی به موهای بلند و کم پشتش میکشید. به فکر فرو رفت. باید کاری میکرد. باید خودش را اصلاح میکرد. ناگهان فکری به ذهنش رسید. او میتوانست بازیگر باشد.
از فردا صبح، مرد هر روز به موقع سر کارش حاضر میشد. کلاسهایش را مرتب تشکیل میداد و همه سفارشات مشتریانش را قبول میکرد. او هر روز دو ساعت سر کار چرت میزد. وقتی برای تدریس آماده نبود در کلاس راه میرفت، دستهایش را به هم میمالید و با اعتماد به نفس بالا میگفت: «خب بچهها، درس جلسه قبل را مرور میکنیم.»
سفارشهای مشتریانش را قبول میکرد اما زمان تحویل، بهانههای مختلفی میآورد تا کار را دیرتر تحویل دهد. تا حالا چند بار مادرش مرده بود، دو سه بار پدرش را به خاک سپرده بود و دهها بار به خواستگاری رفته بود. حالا رئیس او خوشحال است که او را آدم کرده، مدیر آموزشگاه راضی است که استاد کلاسش منظم شده و مشتریانش مثل روزهای اول زیاد شدهاند! اما او دیگر با خودش صادق نیست. او الان یک بازیگر است، همانند بقیه مردم...!
#برایان_تریسی
مرد هر روز دیر سر کار حاضر می شد، وقتی می گفتند: «چرا دیر میآیی؟»
جواب میداد: «یک ساعت بیشتر میخوابم تا انرژی زیادتری برای کار کردن داشته باشم، برای آن یک ساعت هم که پول نمیگیرم!»
یک روز رئیس او را خواست و برای آخرین بار اخطار کرد که دیگر دیر سر کار نیاید. مرد تدریس هم میکرد. هر وقت مطلب آماده برای تدریس نداشت به رئیس آموزشگاه زنگ میزد تا شاگردها آن روز برای کلاس نیایند و وقتشان تلف نشود.
یک روز از پچ پچ های همکارانش فهمید ممکن است برای ترم بعد دعوت به کار نشود. مرد هر زمان نمیتوانست کار مشتری را با دقت و کیفیت، در زمانی که آنها میخواهند تحویل دهد، سفارش را قبول نمیکرد و عذر میخواست. یک روز فهمید مشتریان ش بسیار کمتر شدهاند. مرد نشسته بود. دستی به موهای بلند و کم پشتش میکشید. به فکر فرو رفت. باید کاری میکرد. باید خودش را اصلاح میکرد. ناگهان فکری به ذهنش رسید. او میتوانست بازیگر باشد.
از فردا صبح، مرد هر روز به موقع سر کارش حاضر میشد. کلاسهایش را مرتب تشکیل میداد و همه سفارشات مشتریانش را قبول میکرد. او هر روز دو ساعت سر کار چرت میزد. وقتی برای تدریس آماده نبود در کلاس راه میرفت، دستهایش را به هم میمالید و با اعتماد به نفس بالا میگفت: «خب بچهها، درس جلسه قبل را مرور میکنیم.»
سفارشهای مشتریانش را قبول میکرد اما زمان تحویل، بهانههای مختلفی میآورد تا کار را دیرتر تحویل دهد. تا حالا چند بار مادرش مرده بود، دو سه بار پدرش را به خاک سپرده بود و دهها بار به خواستگاری رفته بود. حالا رئیس او خوشحال است که او را آدم کرده، مدیر آموزشگاه راضی است که استاد کلاسش منظم شده و مشتریانش مثل روزهای اول زیاد شدهاند! اما او دیگر با خودش صادق نیست. او الان یک بازیگر است، همانند بقیه مردم...!
#برایان_تریسی
سلام همراهان گلم
می خواهم در این شرایط کرونایی بنا به درخواست تعدادی از دوستان روز چهارشنبه 5 شهریور یک دوره 5 سطحی دیجیتال مارکتینگ را شروع کنم.
این کلاس بکوشش همکاران خوب موسسه ترویج و سایت ای سمینار برگزار میشه که خود این برگزاری بر روی این سرویس دهنده می تونه یک تجربه دیجیتال مارکتینگ خوب باشه در جلسه اول بیشتر روی اینسرفصلها صحبت میکنیم:
از دیجیتال مارکتینگ چه می دانیم؟
دیجیتال مارکتینگ تبلیغات اختصاصی یا عمومی؟
در دیجیتال مارکتینگ هدف بر چه اساسی تعریف می شود؟
بدنبال بهترین استراتژی های یجیتال مارکتینگ؟
چگونه از قیف بازاریابی برای بازاریابی آنلاین استفاده کنیم؟
روش های حضور در فضای آنلاین چیست؟
چگونه از وب سایت شرکت برای اهدافمان استفاده کنیم؟
مدت زمان آنلاین بودن مردم نسبت به ۱۲سال گذشته دوبرابر شده است , و چه باور کنید و چه نکنید تعداد افرادی که آنلاین می شوند هنوز رو به افزایش است. هر روزه این جمله را می شنویم که “شکل خرید مردم تغییر کرده است”، به این معنا که بازاریابی سنتی یا همان بازاریابی آفلاین (Offline Marketing) به اندازه گذشته کارآمد نیست.
بازاریابی همواره به معنای ارتباط با مخاطبان در مکان و زمان درست است. بازتعریف این مفهوم در دنیای امروز یعنی برآورده کردن احتیاجات مردم در اینترنت یعنی همان جایی که بیشتر زمان خود را در آن سپری می کنند. پس به دنیای دیجیتال مارکتینگ (Digital Marketing) خوش آمدید.
در حوزه ی بازاریابی همیشه سوالات زیادی وجود داشته است که بازاریابی چیست ، تبلیغات چیست و دیجیتال مارکتینگ چیست؟ حتی شاید روزانه زیاد با این مفاهیم سر و کار داشته باشید اما ممکن است در هنگام تعریف هریک از این موارد، ندانید از کجا باید شروع کرد. به راستی تعریف درست هریک از این موارد چه میتواند باشد! ما در این وبینار به آن خواهیم پرداخت.
تا حالا یک کارشناس دیجیتال مارکتینگ را موقع کار کردن دیدهاید؟ ساعتها خیره میشود به مانیتور، کلیک و تایپ میکند. هرکس نداند فکر میکند مشغول یللی تللی کردن است اما همان لحظاتی که به مانیتور خیره شده و قهوهاش را مزه مزه مینوشد مشغول فروش میلیونی یا حتی میلیاردی است. چه شغل خوبی است مگه نه؟ شما هم میخواهید بدانید این دیجیتال مارکتینگ چیست و دقیقاً چه کار میکنند؟
دیجیتال مارکتینگ در یک کلام یعنی بازاریابی با ابزارهای دیجیتال. حالا این که وقتی دیجیتال مارکتر به مانیتور خیره شده دقیقاً چه کار میکند؟ با چه ابزارهایی سر و کله میزند؟ و چطور محصول یا خدمات میفروشد داستانی طولانی است که در ادامه توضیح دادیم.
اول با یک مثال شروع کنیم ببینیم بازاریابی دیجیتال در عمل چیست و چه کمکی میکند.
آخرین کالایی که آنلاین خریدید یادتان هست؟ ما فرض میکنیم به دنبال خرید گوشی موبایل هستید تا ببینیم یک کارشناس دیجیتال مارکتینگ در این فرایند خرید چه نقشی دارد.
طبق آمارها بیش از ۶۰ درصد افرادی که دسترسی به اینترنت دارند قبل از هر خریدی درباره آن کالا در اینترنت جستجو میکنند. این جستجو میتواند یک اطلاع از قیمت ساده یا تحقیق عمیق باشد.
اگر گوشیباز نیستید و از مدلهای جدید عرضه شده خبر ندارید، با جستجوی عبارتهایی مثل: «بهترین گوشیهای جدید»، «بهترین موبایل زیر ۵ میلیون»، «گوشی سامسونگ ۲۰۲۰» سعی میکنید تا فهرستی از مدلهای قابل انتخاب را پیدا کنید.
نقش دیجیتال مارکتینگ در این مرحله به چند بخش قابل تقسیم است. اول باید مقالات یا ویدیو مطابق نیاز شما تهیه و منتشر کرده باشد. این بخش کار همان بازاریابی مبتنی بر محتوا است. دوماً وبسایت یا هر نوع بستر دیگری که برای انتشار محتوا در نظر گرفته شده باید سئو (SEO) باشد. به زبان ساده یعنی صفحه یا وبسایت در میان هزاران نتایج جستجوی گوگل رتبه بالایی بگیرد.
نیل پتل (Neil Patel) دیجیتال مارکتر معروف هندی که به گفته مجله فوربز جزء ۱۰ دیجیتال مارکتر برتر دنیاست، به سوال دیجیتال مارکتینگ چیست اینگونه پاسخ میدهد:
«دیجیتال مارکتینگ به هرگونهای از بازاریابی محصولات و خدمات میگویند که از طریق دستگاههای الکترونیکی انجام میشود».
طبق این تعریف، دیجیتال مارکتینگ مفهوم نسبتاً جدیدی نیست، بلکه اولین بازاریابی دیجیتال صورت گرفته در دنیا مربوط میشود به بیش از ۱۰۰ سال پیش. رادیو سال ۱۹۸۶ اختراع شده است. ۱۰ سال زمان برد تا رادیو به محصولی عمومی تبدیل شود و اکثر مردم آن را تهیه کنند و از آنجا بود که به فکر تبلیغات نیز افتادند. اولین تبلیغات مربوط بود به یک اجرای اُپرا که بعد از پخش آن فوراً بلیطهای آن اجرا فروخته شد و این شد روز تولد دیجیتال مارکتینگ.
بنابراین در دیجیتال مارکتینگ استفاده از ابزارهای دیجیتال مطرح است، نه فقط اپلیکیشنها و موتورهای جستجو و … بنابراین دیجیتال مارکتینگ میتواند همزمان آنلاین باشد یا آفلاین.
بازاریابی ربایشی (Inbound Marketing) و بازاریابی دیجیتالی عملا مشابه یکدیگر هستند ولی چند تفاوت کوچک نیز میان آنها وجود دارد. شاید تنها پس از صحبت با بازاریابان و صاحبان کسب و کار در ایالات متحده، انگلستان، آسیا، استرالیا و نیوزلند قادر به فهم این تفاوت های کوچک در سرتاسر جهان باشید. آیا تفاوت این دو رویکرد را می دانید؟ اگر نه، به وبینار بیایید تا با مقایسه بازاریابی جاذبه ای یا درونگرا با بازاریابی دیجیتال به این تفاوت ها پی ببرید.
در وبینارمان بیشتر در این خصوص صحبت می کنیم.
دوره دیجیتال مارکتینگ بصورت وبینار
در روز چهارشنبه ساعت ۱۶ برگزار میشود.
اگر زحمتی نیست برای پربار شدن کلاس برای افراد تخصصی و گروه هاتون بفرستین.
متشکرم
این دوره در ۵ سطح برگزار می شود تا تمامی ابعاد دیجیتال مارکتینگ مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
باسپاس مجدد
لینک ثبت نام:
توضیحات بیشتر:
http://shayestehmr.blogsky.com
باسپاس مجدد
شایسته
موسس آکادمی بازاریابی دیجیتال
و موسس و مجری شبکه ملی محصول سالم
کتابهای پیشنهادی:
در یک روستایی گاوی داشتند که چند خانواده از شیر آن استفاده میکردند و منبع روزیِ آنها بود یک روز گاو خواست تا از کوزه بزرگی آب بخورد اما سر گاو درون کوزه گیر کرد مردم روستا اول خواستند کوزه را بشکنند اما گفتند نزد شیخ برویم تا شاید راه چاره بهتر ببیند. شیخ گفت سر گاو را ببرید، بریدند و گفتند یا شیخ هنوز سر گاو در کوزه مانده! گفت حالا کوزه رابشکنید! وچنین کردند. شیخ رفت و ناراحت و غمگین در گوشه ای نشست گفتند یا شیخ ناراحت نباشید هم گاو و هم کوزه فدای شما. گفت من ناراحتِ گاو یا کوزه نیستم از این ناراحتم که اگر شما من را نداشتید میخواستید چگونه امورات زندگی خود را بچرخانید!
حالا ما نگرانیم اگه بعضی از این مسئولین دلسوز و خلاق را نداشتیم چه بلائی سرمون می آمد؟؟؟؟؟
یک استاد دانشگاه تورنتو، مطلبی را درباره کرونا نوشته که بخاطر نکات مهم آن، از یکی از دانشجویانم خواستم آن را ترجمه کند (متن ترجمه شده را در ادامه میبینید).
در رابطه با این بیماری همه گیر، شانس بهبودی برای افرادی که دیرتر به آن مبتلا می شوند (مثلا 20 ژوئن) نسبت به افرادی که سه ماه زودتر (20 فوریه) آلوده و درگیر می شدند، بالاتر است. دلیل آن این است که پزشکان و دانشمندان، اکنون اطلاعات بیشتری در مورد COVID-19 نسبت به سه ماه گذشته در اختیار دارند و از این رو قادر به درمان بهتر بیماران هستند.
برای درک بهتر این موضوع من به ۵ موردی که اکنون در مقایسه با 20 فوریه میدانیم اشاره خواهم کرد:
1. در ابتدا تصور می شد که covid-19 در صورت ایجاد عفونت های ریوی و ذات الریه می تواند منجر به مرگ شود و به همین خاطر استفاده از دستگاه تنفس مصنوعی (ventilator) بهترین راه برای درمان بیمارانی که قادر به تنفس نبودند به حساب می آمد. اکنون متوجه شده ایم که این ویروس باعث به وجود آمدن لخته های خونی در رگ های خونی ریه و بقیه قسمت های بدن می شود که در نهایت منجر به کاهش اکسیژن رسانی می گردد. اکنون می دانیم که بالا بردن اکسیژن با دستگاه های تسویه کمکی نخواهد کرد و ما باید از تشکیل لخته در ریه جلوگیری کنیم. به همین دلیل در پروتوکلهای درمانی حال حاضر از داروهای رقیقکننده و ضد انعقادخون مثل آسپرین و هپارین استفاده می شود.
2. در ماههای گذشته ممکن بود برخی افراد بدلیل کاهش غلظت اکسیژن خونشان قبل از رسیدن به بیمارستان فوت کنند. به این علت که حتی باوجود پایین آمدن تدریجی سطح اکسیژن اشباع خون، بیمارن مبتلا به covid-19 تا زمانی که به سطح بحرانی نرسد (مثلا زیر 70%) نشانه و علامتی از خودشان بروز نمی دهند، به این پدیده happy hypoxia گفته می شود. در شرایط طبیعی اگر میزان اکسیژن اشباع خون ما از 90% کمتر شود، دچار نفس تنگی خواهیم شد. این اتفاق در بیماران covid-19 رخ نمی دهد و به همین علت در فوریه 2020 بیماران بسیار دیر به بیمارستان منتقل می شدند. ولی در حال حاضر (ژوئن 2020) و بعد از شناخت پدیده happy hypoxia میزان اکسیژن خون کلیه ی بیماران کرونایی با یک دستگاه اکسیژن سنج ساده در خانه چک می شود و در صورت افت آن به کمتر از 93% بیماران سریعا به بیمارستان منتقل خواهند شد. این روش زمان بیشتری به پزشکان می دهد تا کمبود اکسیژن بیماران را جبران کنند و شانس بهبودی بیماران را بالا ببرند.
3. ما در فوریه 2020 دارویی جهت مقابله با کرونا نداشتیم و فقط عوارض آن را درمان میکردیم، لذا بسیاری از بیماران بشدت درگیر این ویروس بودند. اکنون دو داروی مهم داریم: FAVIPIRAVIR و REMDESIVIR ضدویروس هایی هستند که توانایی از بین بردن ویروس کرونا را دارند. با استفاده از این دو دارو می توان از شدت پیدا کردن بیماری جلوگیری کرد و قبل از پایین آمدن اکسیژن خونشان تحت درمان قرار بگیرند. این دانشی است که ما اکنون در اختیار داریم و نه در فوریه 2020.
4. بسیاری از بیماران کرونایی نه فقط به خاطر ویروس بلکه بدلیل پاسخ بیش از حد سیستم ایمنی که به CYTOKINE STORM معروف است فوت می شوند. این واکنش طوفانی و قوی سیستم ایمنی نه تنها منجر به کشتن ویروس میشود بلکه به مرگ خود بیمار می انجامد. در فوریه 2020 نمی دانستیم چگونه از شروع طوفان سایتوکاینی جلوگیری کنیم اما اکنون در ژوئن 2020 ما از داروهایی به نام استروئیدها که به راحتی در دسترسند و نزدیک به 80 سال است که توسط پزشکان سراسر جهان تجویز میشوند برای مقابله با طوفان سایتوکاینی در برخی بیماران استفاده می کنیم.
5. همچنین امروز ما می دانیم که افراد مبتلا به هایپوکسی با قرار گرفتن در حالت خوابیده به روی شکم تا حدی بهبود می یابند. جدا از این اخیراً دانشمندان به این نکته پی بردند که مادهای بنام Alpha Defensin که توسط گلبولهای سفید بیماران کرونایی تولید می شود، باعث بروز لختههای خونی کوچک در رگهای خونی ریه می گردد و احتمالا می توان با استفاده از داروی Colchicine که سالهاست برای درمان نقرس هم استفاده می شود، از این عارضه جلوگیری کرد.
بنابراین ما با اطمینان می دانیم که در حال حاضر بیماران شانس بیشتری برای بهبود و مقابله با covid-19 نسبت به فوریه 2020 دارند. با توجه به این موضوع اگر ما به یاد داشته باشیم افرادی که به تازگی به این ویروس مبتلا می شوند شانس بیشتری برای درمان نسبت به افرادی که در گذشته به این بیماری مبتلا شده اند دارند، دیگر جایی برای ترسیدن از ویروس کرونا وجود ندارد .
باید به احتیاط کردن ادامه دهیم، ماسک بزنیم، همچنان فاصله گذاری اجتماعی را تمرین کنیم و از آنجاکه همگی ما به اخبار خوشایند نیاز داریم، لطفاً این پیام را نشر دهید.
ترجمه: هانیه ترکیان، دانشجوی کارشناسی ارشد،