وبلاگ آموزشی استاد شایسته

وبلاگ آموزشی استاد شایسته

انتخابی از مطالب و داستانهای آموزنده درباره مدیریت، اقتصاد، روانشناسی، موفقیت ، سلامت؛ و نظرات شخصی نویسنده
وبلاگ آموزشی استاد شایسته

وبلاگ آموزشی استاد شایسته

انتخابی از مطالب و داستانهای آموزنده درباره مدیریت، اقتصاد، روانشناسی، موفقیت ، سلامت؛ و نظرات شخصی نویسنده

معرفی کتاب: روابط خیلی عمومی

داستان گربۀ زرد تبتی را شنیده‌اید؟

در زمان‌های دور در معبدی در تبت، راهب‌ها برای عبادت مشکلی داشتند: وقت عبادت، گربه‌ای زرد مدام بین راهبانی که تمرکز کرده بودند راه می‌رفت.
 بالاخره راهب‌ها تصمیم گرفتند هر روز پیش از شروع عبادت، گربۀ زرد را با طناب به درختی که در انتهای حیاط معبد بود ببندند.
 با اینکه سال‌ها از آن دوران گذشته است اما هنوز هم در آن معبد هروقت می‌خواهند عبادت کنند، در ‌به‌ در دنبال یک گربۀ زرد می‌گردند که به درخت طناب‌پیچش کنند و هیچ کدام از خودشان نمی‌پرسند چرا؟
 وقتی چرایی مشخص باشد، چگونگی‌ها خود‌به‌خود مشخص می‌شوند. چرایی تعیین می‌کند محصول و خدمت باید چه ویژگی‌هایی داشته باشند، با مشتری چگونه برخورد شود، فرهنگ سازمانی چه شکلی باشد و...
  یکی از عواملی که باعث می‌شود افراد، بهترین عملکرد خود را نشان ندهند ناآگاهی از چرایی مسئولیت‌هایشان و چرایی وجود سازمان است. برای همین بخش روابط عمومی باید کارکنان را در جریان چرایی وجود شرکت‌ها بگذارند.
 اما سؤال اینجاست که سایر مسئولیت‌ها و دامنۀ اختیارات روابط عمومی‌ها چیست؟
  در حقیقت اگر سازمان آدم باشد، روابط عمومی پوست سازمان است، مرز بین سازمان و مخاطب است، همان جایی است که آدم‌های داخل با آدم‌های بیرون مماس می‌شوند. 
 کتاب «روابط خیلی عمومی» کتابی تألیفی و پر از مثال‌های بومی است که به مدیران روابط عمومی کمک می‌کند تا به سؤالاتی که در این حوزه با آن مواجه‌اند پاسخ دهند. 
 سؤالاتی مثل اینکه چطور مخاطب هدف خود را پیدا کنید؟ چطور پیام را به دستشان برسانید؟ روش‌های تولید محتوای اثربخش چیست؟ چطور با توجه به بودجه بهترین رسانه را انتخاب کنید؟ چطور نتیجۀ کمپین‌های روابط عمومی را بسنجید و...
--- روابط خیلی عمومی  -----
نویسنده: حسین کلهر

خاطرات شازده حمام

روزی آقای  شیخ علی آیت اللهی به آقای نقیب زاده گفت:
بیا انشایت را بخوان. 
موضوع انشا آن بود که در آینده می خواهید چه کاره شوید ؟ آن جوان متن خوبی نوشته بود. 
در آخر انشا 3 بیت آورده شعر آورده بود:
" آرزو دارم اگر گل نیستم خاری نباشم / بار بردار از دوشی نیستم باری نباشم"
آشیخ علی اجازه نداد که او 3 بیت شعر را تمام کند. 
نعره زد :مرتیکه ی هیکل گنده! تو چه کاره هستی که می خوای خاری نباشی و باربردار از دوشی نیستی باری نباشی؟ 
مگر تو ریش سفید محلی؟ مگر تو بزرگ تر شهری ؟ انواع متلک ها نثار این جوان نازنین شد.
باز هم هیچ حرف و هیچ اعتراضی از هیچ کس نبود.
همه تسلیم محض بودیم. بی جهت نیست که عاقلی در زمان فتحعلی شاه گفته است:
باید در این مملکت مکتب اعتراض ایجاد کرد.عده ای به آن مرد عصر قاجاری تاخته اند و هنوز هم می تازند. 
چون اگر مکتب یا مذهب اعتراض پایش باز شود اوضاع آرام بر هم می خو رد.جامعه دچار  تحول و دگرگونی می شود. 
معلوم است  آن ها که بر خر مراد سوارند  دوست ندارند کسی اعتراض کند. 
ما بچه های سال 50-1340 اعتراض هایمان را گذاشته بودیم تا یکجا منفجر شویم.
در ممالکی که اعتراض نیست،اعتراض ها فشرده می شود و مثل دیگ بخار  بدون منفذ تحت فشار قرار می گیرد. 
بعد این دیگ بخار می ترکد این ترکیدن اسمش انقلاب است. 
آن ها که فکر می کنند اگر جلوی اعتراض مردم را بگیرند بر خر مراد سوار خواهند بود،
 باید بدانند هر 25 سال تا 40 سال اعتراض های مردم منفجر می شود.آن وقت هیچ کس جلودار آن ها نیست.....
 
ما در سراسر کشور و در طول قرن ها اجازه نداده ایم که جوان ها از خودشان ایده و ابتکار داشته باشند.
این روحیه عمومی است که بچه باید مطیع باشد و همان کاری را بکند که بزرگ تر ها می گویند. بچه که هیچ حتی آدم بزرگ ها هم نباید فکر نویی داشته باشند. 
اصلا فکر کردن، فکر نو کردن، ایده نو داشتن خودش جرم و خطاست. اگر این جوان ها تشویق شوند دنیا را متحول می کنند. 
درس دیکته را که اساسش دیکتاتوری است و دانش آموز باید همان را که معلم می گوید بنویسد خیلی جدی می گیریم و درس  انشا  که دانش آموز هر چه خودش می خواهد می نویسد و اساس و پایه اش آزادی است را دست کم می گیریم......
 
 سیستم آموزشی اساس پیشرفت و توسعه ی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور است.
هر کشوری که دارای سیستم آموزشی ، تحقیقاتی  مستبد ، حقیر و فقیر باشد.
 نباید انتظار توسعه در هیچ زمینه ای را داشته باشد.
 معلم که فقیر و حقیر شد  مملکت فقیر و حقیر است.
 حالا هر چه سیاستمدار ها می خواهند داد و فریاد بزنند  " آهای توسعه یافتی  "
همه به آن ها می خندند.معلم که حقیر شد آزادی می رود و استبداد می آید.
معلم هم اگر زیاده روی کرد و وظایف معلم خود را درست انجام نداد، وارث انبیاء نیست و وارث شیطان است...
 
خاطرات شازده حمام : گوشه‌ای از اوضاع اجتماعی شهر یزد دهه ۴۰ -۱۳۳۰/ محمدحسین پاپلی یزدی

تلۀ‌ نصیحت


ادامه مطلب ...

روزی 34 صفحه کتاب بخوانیم

«اواخر ماه مبارک رمضان بود که دوست عزیزم آقای محمدعلی شفیعی (@m.a.shafiee) یک لیست کتاب برایم فرستاد. نوشته بود که در یک‌ماه اخیر اینها را خوانده‌ام. این اتفاق مربوط به همان ‌سالی است که طی آن سرجمع شاید هفت‌، هشت جلد کتاب خوانده ‌بودم و حالا لیستی جلویم بود که شفیعی در یک‌ماه، اندازه‌ یک‌ سال من کتاب خوانده بود. اولش -خدا من را ببخشد- با خودم گفتم: بله دیگر... بیکار است و... (همان حرف‌هایی که بخشی از کتاب‌نخوان‌ها راجع به کتاب‌خوان‌ها می‌زنند.)

بعدش به ذهنم رسید که «بگذار ببینم شفیعی چند صفحه کتاب خوانده است؟» و تعداد صفحات کتاب‌هایش را نوشتم و جمع زدم: «اوووه... هزار صفحه! لابد دارد از صبح تا شب کتاب می‌خواند. پس حتما بیکار است.» بعد با خودم گفتم بگذار ببینم روزی چند صفحه کتاب خوانده و هزار صفحه را تقسیم بر سی روز کردم: «اِ! تقریباً سی و چهار صفحه! این که کاری ندارد. احتمالاً چندان هم بیکار نیست.»

همین دوتا جمع و تقسیم باعث تغییراتی در زندگی‌ام شد. با خودم عهد کردم هر طور شده روزانه 34 صفحه کتاب بخوانم. دوره‌ای بود که فرصت سر خاراندن هم نداشتم. ولی گفتم یا از امروز شروع می‌کنم یا هیچ وقت نخواهم توانست. این کار را برای خودم تبدیل کردم به یک مناسک. ده کتابِ آینده‌ام را جدا کردم و یک جای ویژه جلوی چشم گذاشتم. چندتا را سوا کردم که به موازاتِ هم بخوانم:

-یک کتاب دینیِ نیازمند تدبر

- یک کتاب در حوزه کسب‌وکار

-یک کتاب داستان

-یک کتاب شعر

-یک کتاب کاریکاتور

عدد «سی و چهار» برایم خیلی مهم‌تر بود از اینکه چه بخوانم. البته بعد یکی‌، دوماه، به طور برنامه‌ریزی شده کیفیت کتاب‌ها را ارتقا دادم.  ادامه مطلب ...

کتابخانه کنگره آمریکا

خبر هیجان‌انگیز منتشر شده امروز 

کتابخانه کنگره آمریکا، مجموعه بسیار جالبی از کتاب‌های خطی نفیس فارسی را برای مشاهده آنلاین و دانلود، در وب‌سایت خود قرار داده است.


پیشتر ما، هرگز این امکان را نداشته‌ایم که یک کتاب خطی باارزش با آن نگارگری‌ها و تذهیب‌ها و صحافی‌ها را ورق بزنیم. اما حالا می‌توانیم PDF تعداد قابل توجهی از آنها را دانلود کنیم و در خطاطی و معانی و رنگ‌ها و شکل‌های آن غرق شویم و لذت ببریم.


سه سال طول کشیده تا این مجموعه فراهم شود و در گام نخست ۱۷۰ اثر، دیجیتال شده‌اند و «در مراحل بعدی حداقل ۶۰۰ جلد کتاب چاپ سنگی و بعد کتاب های چاپ سربی در اروپا به فارسی چاپ شده اند که به طور مجازی در اختیار عموم قرار خواهد گرفت».


مثنوی معنوی مولوی، خمسه نظامی گنجوی و شاهنامه فردوسی در میان این کتاب‌ها جلوه‌گری می‌کنند. از دیگر کتاب‌های مهم این مجموعه می‌توان به کتاب یوسف و زلیخا و کلیات سعدی اشاره کرد!


https://www.loc.gov/collections/persian-language-rare-materials/about-this-collection/


معرفی کتاب: وقتی تفکر مثبت کار نمی کند؟


چرا بسیاری اوقات با تفکر مثبت به نتیجه نمی‌رسید؟


بسیاری اوقات با تفکر مثبت به نتیجه نمی‌رسید و این سئوال پیش می‌آید که مشکل و گره کار کجاست. چیزی درون وجود انسان وجود دارد که به آن تصور از خود یا تصویر ذهنی گفته می‌شود. در این کتاب با این مسئله آشنا می‌شوید و راهکاری برای رفع آن یاد می‌گیرید. روزها را یکی یکی پشت سر م یگذاریم و سال ها را م یشماریم و چه بسیار لحظه هایی که آرزو می کنیم کاش زندگی ما رنگ و بویی و شکلی دیگر داشت . بعید میدانم کسی باشد، در هر سطح و شرایطی تا کنون چنین آرزویی نکرده باشد. اما افراد بسیار کمی هستند که به این موضوع بعنوان یک خواسته واقعی و هدف دست یافتنی نگاه کرده و تصمیم خود را برای محقق کردن آن گرفته باشند. سالها پیش در یکی از این لحظات بحرانی من چنین تصمیمی گرفتم . تصمیم گرفتم مسئولیت زندگی ام و به دست آوردن خواسته ها و رویاهایم را خود به عهده بگیرم و شروع کردم.

 در کتاب "وقتی تفکر مثبت کار نمی کند" مطالب ارزنده ای را در این رابطه می خوانیم

https://www.parsbook.com/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-%d9%88%d9%82%d8%aa%db%8c-%d8%aa%d9%81%da%a9%d8%b1-%d9%85%d8%ab%d8%a8%d8%aa-%da%a9%d8%a7%d8%b1-%d9%86%d9%85%db%8c%da%a9%d9%86%d8%af