ادامه مطلب ...
- تصور میکنید همیشه باید راهحلی در آستین داشته باشید چون اگر شما راهحل ندهید، هیچچیز درست پیش نمیرود؟
- تصور میکنید باید مسئول همه چیز باشید چون باید از همهکس و همهچیز مراقبت کنید؟
- تصور میکنید باید کنترل را در دست بگیرید چون اگر همه چیز را اداره و کنترل نکنید، شکست میخورید؟
اگر پاسختان به سؤالهای قبلی مثبت است پس شما در چنگ هیولای نصیحت گرفتار شدهاید.
- اما چطور میتوان از چنگ هیولای نصیحت رها شد؟
هیولای نصیحت میگوید اگر به دیگران نگویید چه کار کنند و همه چیز را کنترل نکنید همه شکست میخورند؛ چون دیگران به اندازۀ کافی باهوش و عاقل نیستند، بهاندازۀ کافی توانمند و شایسته نیستند، بهاندازۀ کافی معتمد و خوب نیستند.
کتاب تلۀ نصیحت میگوید: داشتن هیولای نصیحت بخشی از طبیعت انسان است. هیولای نصیحت سعی میکند به روش خودش کمک کند. نمیتوانید از دستش خلاص شوید؛ اما میتوانید رامش کنید. برای همین نویسنده بعد از معرفی تلههای نصیحت راهحلهایی برای رهایی از آنها معرفی میکند.
«اواخر ماه مبارک رمضان بود که دوست عزیزم آقای محمدعلی شفیعی (@m.a.shafiee) یک لیست کتاب برایم فرستاد. نوشته بود که در یکماه اخیر اینها را خواندهام. این اتفاق مربوط به همان سالی است که طی آن سرجمع شاید هفت، هشت جلد کتاب خوانده بودم و حالا لیستی جلویم بود که شفیعی در یکماه، اندازه یک سال من کتاب خوانده بود. اولش -خدا من را ببخشد- با خودم گفتم: بله دیگر... بیکار است و... (همان حرفهایی که بخشی از کتابنخوانها راجع به کتابخوانها میزنند.)
بعدش به ذهنم رسید که «بگذار ببینم شفیعی چند صفحه کتاب خوانده است؟» و تعداد صفحات کتابهایش را نوشتم و جمع زدم: «اوووه... هزار صفحه! لابد دارد از صبح تا شب کتاب میخواند. پس حتما بیکار است.» بعد با خودم گفتم بگذار ببینم روزی چند صفحه کتاب خوانده و هزار صفحه را تقسیم بر سی روز کردم: «اِ! تقریباً سی و چهار صفحه! این که کاری ندارد. احتمالاً چندان هم بیکار نیست.»
همین دوتا جمع و تقسیم باعث تغییراتی در زندگیام شد. با خودم عهد کردم هر طور شده روزانه 34 صفحه کتاب بخوانم. دورهای بود که فرصت سر خاراندن هم نداشتم. ولی گفتم یا از امروز شروع میکنم یا هیچ وقت نخواهم توانست. این کار را برای خودم تبدیل کردم به یک مناسک. ده کتابِ آیندهام را جدا کردم و یک جای ویژه جلوی چشم گذاشتم. چندتا را سوا کردم که به موازاتِ هم بخوانم:
-یک کتاب دینیِ نیازمند تدبر
- یک کتاب در حوزه کسبوکار
-یک کتاب داستان
-یک کتاب شعر
-یک کتاب کاریکاتور
عدد «سی و چهار» برایم خیلی مهمتر بود از اینکه چه بخوانم. البته بعد یکی، دوماه، به طور برنامهریزی شده کیفیت کتابها را ارتقا دادم. ادامه مطلب ...
خبر هیجانانگیز منتشر شده امروز
کتابخانه کنگره آمریکا، مجموعه بسیار جالبی از کتابهای خطی نفیس فارسی را برای مشاهده آنلاین و دانلود، در وبسایت خود قرار داده است.
پیشتر ما، هرگز این امکان را نداشتهایم که یک کتاب خطی باارزش با آن نگارگریها و تذهیبها و صحافیها را ورق بزنیم. اما حالا میتوانیم PDF تعداد قابل توجهی از آنها را دانلود کنیم و در خطاطی و معانی و رنگها و شکلهای آن غرق شویم و لذت ببریم.
سه سال طول کشیده تا این مجموعه فراهم شود و در گام نخست ۱۷۰ اثر، دیجیتال شدهاند و «در مراحل بعدی حداقل ۶۰۰ جلد کتاب چاپ سنگی و بعد کتاب های چاپ سربی در اروپا به فارسی چاپ شده اند که به طور مجازی در اختیار عموم قرار خواهد گرفت».
مثنوی معنوی مولوی، خمسه نظامی گنجوی و شاهنامه فردوسی در میان این کتابها جلوهگری میکنند. از دیگر کتابهای مهم این مجموعه میتوان به کتاب یوسف و زلیخا و کلیات سعدی اشاره کرد!
https://www.loc.gov/collections/persian-language-rare-materials/about-this-collection/
چرا بسیاری اوقات با تفکر مثبت به نتیجه نمیرسید؟
بسیاری اوقات با تفکر مثبت به نتیجه نمیرسید و این سئوال پیش میآید که مشکل و گره کار کجاست. چیزی درون وجود انسان وجود دارد که به آن تصور از خود یا تصویر ذهنی گفته میشود. در این کتاب با این مسئله آشنا میشوید و راهکاری برای رفع آن یاد میگیرید. روزها را یکی یکی پشت سر م یگذاریم و سال ها را م یشماریم و چه بسیار لحظه هایی که آرزو می کنیم کاش زندگی ما رنگ و بویی و شکلی دیگر داشت . بعید میدانم کسی باشد، در هر سطح و شرایطی تا کنون چنین آرزویی نکرده باشد. اما افراد بسیار کمی هستند که به این موضوع بعنوان یک خواسته واقعی و هدف دست یافتنی نگاه کرده و تصمیم خود را برای محقق کردن آن گرفته باشند. سالها پیش در یکی از این لحظات بحرانی من چنین تصمیمی گرفتم . تصمیم گرفتم مسئولیت زندگی ام و به دست آوردن خواسته ها و رویاهایم را خود به عهده بگیرم و شروع کردم.
در کتاب "وقتی تفکر مثبت کار نمی کند" مطالب ارزنده ای را در این رابطه می خوانیم