توسط: محسن دیندار
*رزومه، تخصص و تجربه نه* *شرط لازم است و نه شرط کافی*
در نظام مدیریتی ایران، شایستهسالاری نه یک اصل بلکه یک شعار است. انتصابات بر پایهی شبکههای ارتباطی شکل میگیرد و مدیران بدون هیچگونه ارزیابی صلاحیت، از میزی به میز دیگر منتقل میشوند، گویی یک دستگاه پرتابل هستند که فقط کافی است به پورت مناسب متصل شوند تا در جایگاه مدیریتی جدید قرار بگیرند.
اگر به روند انتصاب مدیران در بسیاری از سازمانها و نهادهای دولتی دقت کنیم، متوجه خواهیم شد که رزومه، تخصص و تجربه نه *شرط لازم است و نه شرط کافی* . بلکه تنها یک عامل تعیینکننده وجود دارد: اتصال به شبکهای از افراد بانفوذ. در چنین فضایی، نه کارآمدی اهمیت دارد و نه تعهد، بلکه تنها ملاک، داشتن یک حامی قدرتمند است که بتواند تو را از یک میز مدیریتی به میز بعدی منتقل کند.
این سیستم که میتوان آن را "مدیریت واسطهمحور" نامید،
موجب شده که بسیاری از سازمانها و ادارات با مدیرانی مواجه باشند که نه تخصصی در حوزهی کاری خود دارند و نه حتی انگیزهای برای ایجاد تحول. این افراد مانند یک فلش مموری مدیریتی هستند که به هر سیستمی وصل شوند، همان اطلاعات قدیمی را بدون هیچ ارزش افزودهای منتقل میکنند.
مشکل اینجاست که هیچ مکانیزم رسمی یا قانونی برای ارزیابی مدیران و بررسی عملکرد آنها وجود ندارد. مدیران، نه بر اساس شایستگی بلکه بر مبنای میزان فرمانبری و بله قربان گویی به حلقههای قدرت انتخاب میشوند. در چنین شرایطی، ناکارآمدی، اتلاف منابع و فرسودگی بدنهی کارشناسی سازمانها اجتنابناپذیر است.
راه برونرفت چیست؟
ایجاد سازوکارهای شفاف و استاندارد برای ارزیابی مدیران
الزام گزارشدهی عملکردی مدیران بهصورت مستند و شفاف
جلوگیری از چرخش مدیران بدون بررسی صلاحیت در حوزههای نامرتبط
تدوین قوانین سختگیرانه علیه انتصابات مبتنی بر روابط شخصی
تا زمانی که این اصلاحات اساسی انجام نشود، مدیران همچنان پرتابل خواهند بود و میزهای مدیریتی، تنها یک یواسبیخور برای اتصال چهرههای تکراری و ناکارآمد باقی خواهند ماند.