ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
در سراسر زندگی امپراطور هادریان، مردم تقاضاهای جورواجور از او داشتند.
نامه هایی از سراسر امپراطوری می آمد که فلان چیز را می خواستند.
سنا، دادگاه ها، خانواده خودش – به نظر می رسید که همه همیشه یک چیزی از او می خواهند. طبیعتاً فشار روی او زیاد بود.
دائما تلاش می کرد حد و مرزهایی ایجاد کند تا بتواند در میانه این همه درخواستهای مختلف مردم، کارش را انجام دهد ...
ودر این میان، از فشار درخواستها دیوانه نشود.
ادامه مطلب ...