وبلاگ آموزشی استاد شایسته

وبلاگ آموزشی استاد شایسته

انتخابی از مطالب و داستانهای آموزنده درباره مدیریت، اقتصاد، روانشناسی، موفقیت ، سلامت؛ و نظرات شخصی نویسنده
وبلاگ آموزشی استاد شایسته

وبلاگ آموزشی استاد شایسته

انتخابی از مطالب و داستانهای آموزنده درباره مدیریت، اقتصاد، روانشناسی، موفقیت ، سلامت؛ و نظرات شخصی نویسنده

بازاریابی سیاسی

بازاریابی سیاسی فرایندی است که در آن کاندیداها می‌کوشند تا با ارائه ایده‌های خود رای‌دهندگان را به مشارکت در یک فعالیت سیاسی تشویق کنند. این رویکردی میان‌رشته‌ای میان علوم سیاسی و مدیریت بازاریابی است که اهمیتی استراتژیک دارد.

سیر تطور و تحول مفاهیم مرتبط با بازاریابی سیاسی نشان می‌دهد این رویکرد ریشه در مباحث انتخابات دارد. یک کاندیدای حاضر در انتخابات می‌تواند با کمک روش‌های بازاریابی دیدگاه رای‌دهندگان را به خود جلب نماید. مفهوم کمپین سیاسی در اینجا جایگزین مفهوم کمپین (پویش) بازاریابی می‌شود. کمپین حاصل یک طرح فراگیر برای زنجیره‌ای از فعالیت‌های ارتباطاتی متفاوت اما مرتبط و هماهنگ است. این فعالیت‌ها در رسانه‌ها و حوزه‌های مختلف ارتباطاتی بازاریابی برای یک دوره زمانی معین طراحی می‌شود.

در نظام‌های دموکراتیک که انتخابات مسیرگزینش محسوب می‌شود؛ بازاریابی سیاسی به مرور به یک ضرورت تبدیل شده است. بهره‌گیری یا عدم بهره‌گیری از این تخصص پیروزی، شکست افراد و جریانات سیاسی را رقم می‌زند. طرح این موضوع درسیاست خارجی و فعالیت‌های بین‌المللی کشورها نیز از اهمیت خاصی برخوردار است. اینکه یک کشور به عنوان یک بازیگر عامل چگونه به بسط و توسعه حوزه قدرت خود مبادرت می‌کند و در این راستا از چه مهارت‌ها و ابزارهای استفاده می‌کند قابل مطالعه و بررسی است.

تعریف بازاریابی سیاسی

بازاریابی سیاسی Political Marketing علمی میان‌رشته‌ای است که از کاربرد فنون بازاریابی در سیاست به دست می‌آید؛ بازاریابی سیاسی ترکیبی از علوم سیاسی و بازاریابی تجاری است. این رویکردی کم‌وبیش جدید برای تجربه و تحلیل فعالیت‌های سیاسی است. همچنین فرضیه‌های مدیریت بازاریابی را برای توصیف رفتار سیاسی بکار می‌گیرد.  بازاریابی سیاسی چگونگی بهره‌گیری نخبگان سیاسی از مفاهیم و ابزارهای بازاریابی برای درک، پاسخ و برقراری ارتباط با بازار سیاسی‌شان جهت دست‌یابی به اهدافشان.

در دیگر تعاریف، نکته‌های زیر مورد تأکید قرار دارد:

تبلیغات سیاسی، جلب تائید چهره‌های سرشناس، مشارکت مشاوران و مدیران مبارزات انتخاباتی حرفه‌ای، پویش‌های انتخاباتی آنلاین.گردآوری رای‌ها از راه تلفن همراه، تقسیم‌بندی (مخاطبان) هدف‌گیری‌های (مخاطبان کوچک) و… برخی روش‌های گسترده‌ای هستند که در بازاریابی سیاسی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

بازاریابی سیاسی یک واحد سازمانی برای ارتباطات سیاسی و یا مجموعه‌ای از فرایندهای ایجاد و برقراری رابطه و ارایه ارزش به رای دهندگان را در بر می‌گیرد. این روش به دنبال مدیریت رابطه به نحوی است که هم برای سازمان و هم برای ذی‌نفعان آن سودمند باشد.

شباهت‌های بازاریابی کسب‌وکار و بازاریابی سیاسی

روش‌های مبارزات سیاسی تقریبا همیشه در راستای بازاریابی تجاری تکوین یافته‌اند. احزاب و افراد سیاسی، به سرعت فنون اثربخش بازارهای تجاری را شناسایی و بکار می‌گیرند. در مبارزات سیاسی خود از روش‌های بازاریابی بهره‌برداری می‌نمایند. اکنون مبارزات سیاسی از یک مفهوم حزبی ساده به یک مفهوم بازاریابی تکامل یافته است.

براساس مفهوم حزبی، قابلیت بسیج رأی دهندگان و کسب آرای بیش تر، مهم ترین عامل موفقیت در رقابت‌های سیاسی محسوب می‌شد؛ اما در مبارزات مدرن، مفاهیم و شیوه‌های بازاریابی که در بازارهای تجاری مورد استفاده قرار می‌گیرد، به کار گرفته می‌شود و مطا بق با نگرش بازاریابی، بر خواسته‌ها و نیازهای رأی دهندگان تمرکز دارد. بنابراین سیاستمداران حزبی طرح‌های جامع مبارزات سیاسی خود را مطابق با خواسته‌ها و نیازهای رأی دهندگان تنظیم می‌کنند.

مشکلات بازاریابی سیاسی

با وجود رشد و توسعه روزافزون بازاریابی سیاسی و تثبیت جایگاه نظری و عملی آن در عرصه بازاریابی و سیاست، بسیاری از سازمان‌های سیاسی فاقد پویایی لازم برای استفاده از تمامی ظرفیت‌های بازاریابی سیاسی نوین هستند. علت این امر را باید در چند بعد جستجو کرد.

نخست؛ سیاست عرصه سنتگرایی است و سیاستمداران تلاش می‌کنند، از چارچوبهای عرفی جامعه تخطی نکنند. بنابراین دنیای سیاست ماهیتا دارای ثبات بالایی است.

دوم؛ چون سازمان‌های سیاسی با تعداد انبوهی از مردم به عنوان مشتری سروکار دارند، از رسانه‌های انبوه بهره می‌گیرند و چندان به شخصی سازی پیام هایشان نمی پردازند. سرانجام اینکه بازاریابی سیاسی بر خلاف بازاریابی تجاری، فعالیتی مستمر و دایمی محسوب نمی شود و تب بازاریابی سیاسی تنها به دوره‌های پیش از هر انتخابات محدود می‌شود. شاید مشهودترین نوگرایی در سال‌های اخیر راه اندازی وب سایت‌های احزاب باشد که البته هنوز، بخش کمی از بار ارتباط سازمان‌های سیاسی با مردم را بر دوش می‌کشند.

نتیجه‌گیری

بازاریابی در گذشته بیشتر برای مبادلات تجاری و فروش بهتر کالاها استفاده می‌شد اما امروزه بازاریابی سیاسی وارد عرصه نوینی از مبادلات ایده بنیاد شده است. در واقع بازاریابی امروز می‌تواند به مدیریت جامعه مشتریان یک ایده و مفهوم بپردازد.

در حوزه‌های مختلف بازاریابی مفاهیم و ابزارهای مشابه زیادی وجود دارد. به دیگر سخن بازاریابی دارای مبانی فراگیری است که تقریبا در هر محیطی می‌توان از آنها به راحتی بهره گرفت. به علت همین ویژگی است که در سال‌های اخیر نگرش و ابزارهای بازاریابی به بیش تر حوزه‌های اجتماعی تعمیم یافته است. با این حال، به علت تفاوت‌های ظریفی که میان عرصه کسب‌وکار با سایر حوزه‌ها و از جمله سیاست وجود دارد، باید برخی از مفاهیم و ابزارهای بازاریابی تجاری در بازاریابی سیاسی تعدیل و متناسب‌سازی شود.

سیاست‌مداران، ادارات دولتی از بازاریابی برای رسیدن به اهداف سیاسی خود استفاده می‌کنند. هنگامی‌که درباره سیاست‌ها تصمیم‌گیری می‌شود یا قرار است افکار عمومی رای‌دهندگان بررسی شود تحقیقات بازار (بازار پژوهی) در دستور کار قرار می‌گیرد. نمایه‌سازی رأی‌دهندگان می‌تواند به ایجاد بخش‌های کوچک هدف کمک کند. استراتژی‌، برند سیاسی خلق می‌کند تا چشم‌اندازی جذاب ایجاد کند. بازاریابی داخلی شرایط مشارکت داوطلبان، ارزیابی پژوهش تجربی و تحلیلی و تصحیح پیام‌های ارتباطی را برعهده می‌گیرد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد