یکی از چیزهایی که این روزها در فضای کسب و کار اسمش زیاد شنیده میشه و خیلی دوست داشتنیه، واژه «کوچینگ» است. اما کوچینگ چیست ؟
کوچینگ رو به فارسی هنوز خیلی خوب ترجمه نکردن. قبلاً «مربی» بود. بعداً گفتن نه، این با اون فرق می کنه! یکی «ره یاری» ترجمش کرده، بعضی ها میگن اصلاً این واژه مقدس تر از اونیه که بخواد ترجمه بشه و خلاصه هنوز بین علماء سر معنی ِ فارسی کوچینگ اختلاف نظر هست!
کوچینگ کجا جواب میده ؟
ببینید… ما یه مشاور داریم که یه جورایی باید همه چیز رو در مورد موضوعی که بهش مربوطه، بدونه و به ما بگه. درسته ؟
مثلاً میگیم می خواهیم فلان کار رو انجام بدیم، نظر و راهکارهایی که می دونه رو به ما ارائه می ده.
خیلی وقتها هم کارفرما یا همون مدیران محترم، با نظرات مشاور ارتباط خوبی برقرار نمی کنند و به همین دلیل اصلاً نظراتش را اجرا نمی کنند!
حالا یه جورایی شبیه مشاور، نه دقیقاً همون ها، یه جور دیگش، یه چیز دیگه هست به اسم کوچ ( Coach ).
این آقا یا خانم کوچ، برعکس ِ مشاور، دانای کل نیست و قرار نیست هر سوالی پرسیدیم، فوراً راهکارش رو بهمون بده.
این مربی جان، میاد باهامون سر و کله میزنه.
سوال می پرسه، نتیجه گیری میکنه.
بازخورد میده. دوباره می پرسه. بررسی میکنه.
و انقدر پا به پای مخاطبش میاد تا خود مخاطب ( که بهش میگن مُراجِع ) به نتیجه برسه که چی درسته و چه کاری بکنه بهتره.
حالا این جواب، با اون راهکار ِ مشاور، زمین تا آسمون فرق داره.
این جوابه اِنقَدِه خوبه !! خود آدم وقتی به یه جوابی میرسه، مگه میشه اجراش نکنه ؟!
روش ها و راهکارهایی که کوچ ها استفاده می کنن، تقریباً توی هر سیستم و سامانی داره وارد میشه و جواب میده.
مثلاً میخوای بچه ات رو تربیت کنی، می بینی اوه، چه جالب. بهترین روش تربیتی که کل دنیا دارن به سمت اون پیش میرن، یه جورایی شبیه کوچینگه.
میخوای مذاکره کنی. میری جدیدترین متدها رو بررسی میکنی و میبینی که باز هم رد پای کوچینگ توش قابل مشاهده است.
خلاصه اینکه کوچینگ، یه چیز دوست داشتنی و باحاله که برای هر کسی لازمه و مهمتر اینکه جواب میده.